حجت الاسلام عباس تبریزیان تا پیش از دستگیری، مدعی بود روزانه ۵۰۰ نفر را ویزیت میکند که عدهای از آنها ساکن کشورهای خارجی هستند و در اماکنی چون فرودگاه نیز مردم برای دیدار با او صف میکشند. این خبرگزاری همچنین مدعی شده بود تبریزیان از اروپا و آمریکا پیشنهادات متعددی برای کار و اقامت داشته است، حتی آنها قول دادهاند چنانچه وی به اروپا عزیمت کند و آنها معجزات درمانی او را ببینند همگی مسلمان شوند. تبریزیان همچنین مدعی است که رئیس بیمارستان «سرطان هلند» شخصاً به او مراجعه کرده و حتی پیشنهاد ازدواج هم به او داده است.
دیدارنیوز ـ مرضیه حسینی: در طی چند سال اخیر، اقبال به طب سنتی و اسلامی رشد فزایندهای داشته و مردم ناامید از طب مدرن و بی اعتماد به آن به ویژه به دلیل تجاری شدن پزشکی و پولکی بودن برخی از پزشکان و حوزه درمان، از نقاط مختلف کشور به امید شفا گرفتن از طبیبان مدعی تخصص در طب سنتی و اسلامی به مطبهای این افراد (یا به اصطلاح آنان محکمه ها) میشتابند.گرایش مردم به طب سنتی و اتخاذ الگوی تغذیه به شکل سنتی و همچنین استقبال از مصرف داروهای گیاهی، دمنوش ها، شربتها و نوشیدنیها و به صورت کلی انواع خوراکیهای گیاهی و سنتی موجب رونق عطاریها و مغازههای فروش محصولات ارگانیک و اصطلاحا طبیعی و بدون دستکاری صنعتی شده است.در طی سالیان گذشته، آگاهی مردم نسبت به تجاری شدن صنعت غذا و پولساز بودن این بخش برای دست اندرکاران تولید و توزیع به قیمت به خطر انداختن سلامتی مردم و کسب اطلاعات جدید نسبت به استفاده از تراریختهها، افزودنیهای غیرمجاز و انواع نگهدارندههای نامناسب در صنعت غذا، نوشیدنی و حتی سبزی و میوه، سبب شده که طیفی از مردم شدیدا به سوی احیای تغذیه ایرانی و حتی آشپزی اصیل ایرانی حرکت کنند. افزایش عجیب آمار بیماریهایی همچون سرطان و «ام اس» که گفته میشود به دلیل تغذیه نامناسب ایرانیان است نیز تاثیر بالقوهای بر گرایش مردم به سمت هر آنچه سنتی نامیده میشود اعم از پزشکی و غذا داشته است.این اقبال، امکانی را برای عده زیادی ایجاد کرد که تحت عنوان حکیم یا طبیب، داروساز، مشاور تغذیه به صورت سنتی و تولید کننده محصولات ارگانیک، شروع به فعالیت کنند. پس از موفقیت طب سنتی در جلب نظر و اعتماد مردم، شیوه دیگری از طب با نام طب اسلامی که به واقع نافی طب مدرن بوده و مدعی است با کمک احادیث و ادعیه و با استفاده از داروها و غذاهایی که با دستور اسلامی تهیه میشوند میتوان بیماریها را درمان کرد نیز رایج شد.طب سنتی و اسلامی برخلاف تصور عامه مردم، نه تنها هم پوشانی با هم ندارند بلکه در بسیاری از موارد در مقابل هم هستند. این درحالی است که منابع این دو در برخی موارد، مشترک است. طب سنتی، مدعی مضر بودن و بی اثر بودن طب مدرن؛ خاصه به دلیل ریشه غربی آن نیست و در مواردی مانند سونوگرافی، آزمایش خون، ایدز و هپاتیت و یا بیماریهای استخوان از دستاوردهای طب مدرن نیز کمک میگیرد. طب اسلامی رایج در کشور، اما طب مدرن را غربی، اسرائیلی و شیطانی میداند و مدعی است این نوع از پزشکی باید به نفع پزشکی اسلامی که منبع اصلی آن احادیث ائمه هستند کنار برود.
The online version of the Iranian daily Hamshahri
مرتضی کهنسال مدعی طب اسلامی و از شاگردان تبریزیان که بدون اجازه اقدام به تجویز دارو به بیماران مبتلا به کرونا کرده بود بعد از دو هفته، ویدیوی جدیدی منتشر کرد. از طرفی گفته میشود او دستگیر شده است.
به گزارش همشهری آنلاین، مرتضی کهنسال در این ویدئو مدعی شده دو هفته خود را قرنطینه کرده و توانسته خود را در مقابل کرونا ایمن کند و ادعاهای جدیدی مطرح کرده است. او در حالی این ادعاها را مطرح کرده که یکی از جوانانی که او در انزلی بر بالین او رفته بود از دنیا رفت و دادستانی حکم به بازداشت او داد.
برخی رسانهها خبر میدهند که او ساعتی پیش بازداشت شده است.
جنجال ورود مدعی طب اسلامی بدون ماسک به قرنطینه کروناییها و دخالت در روند درمان | چه کسی مجوز ورود داده است؟دستگیری تبریزیان
واکنش وزارت بهداشت به حضور مدعی طب اسلامی بر بالین بیماران کرونا | دستگاه قضا ورود کنددادستانی انزلی حکم جلب مرتضی کهنسالی را صادر کرد
بر اساس گزارش رکنا، مرتضی کهنسال مدعی طب اسلامی و از شاگردان تبریزیان صبح امروز ۱۵ فروردین ماه با حکم دادگاه ویژه روحانیت بازداشت شد.
روز اول فروردین فرد معممی بدون کسب مجوز و رعایت نکات ایمنی وارد بیمارستان شهید بهشتی انزلی شده و با به سخره گرفتن پزشکان و اصول علم پزشکی با ادعای درمان از طریق طب اسلامی از بیماران خواسته بود که ماسکشان را کنار بزنند تا او محلولی به صورت آنها بزند.
این روحانی مدعی طب اسلامی از این اقدام خود فیلم تهیه و در فضای مجازی منتشر کرده بود.
وی در فیلم منتشر شده با انگشت خود در ظرفی می زند، سپس همین انگشت را دور لب و بینی بیمار بی دفاع میکشد. سپس همین انگشت پر از عفونت را مجددا به اطراف دهان و بینی بیمار دیگری میکشد و پزشکان را ناتوان از درمان عنوان کرده و به سخره میگیرد.
سازمان نظام پزشکی کشور نیز در پی این موضوع به حضور مدعیان طب اسلامی بر بالین بیماران مبتلا به کرونا اعتراض کرد و آن را مصداق بارز تشویش اذهان عمومی دانست و خواستار برخورد مقامهای قضایی با این مساله شد.
۲۴ساعت بعد از حضور وی، یکی از بیماران به نام محسن شریفی، که کهنسال با او تماس گرفته بود، بدحال شده و به ICU منتقل و در نهایت فوت کرد.
بیماری که مدعی طب اسلامی با وی ملاقات کرد درگذشت
همچنین علاوه بر سازمان نظام پزشکی کشور، سازمان نظام پزشکی گیلان، دانشگاه علوم پزشکی گیلان، و چند شخص حقیقی علیه وی به جرم تهدید بهداشت عمومی، تهدید امنیت روانی و جسمانی بیماران شکایت کرده اند. در نتیجه این شکایت ها حکم جلب وی ۴ فروردین ۹۹ از سوی دادگاه ویژه روحانیت صادر شد.
حقوق همشهریآنلاین متعلق به موسسه همشهری است
Copyright © 2020 HamshahriOnline, All rights reserved
عباس تبریزیان (زاده ۱۳۴۱، نجف)[۱] روحانی عراقیایرانی است که در حوزه علمیه نجف تحصیل کرده و درس خارج و فقه را هم تدریس میکند.[۲] او خود را پدر طب اسلامی نامیده و میگوید علم پزشکی امروز دروغ و فریب است و دستیابی به علم طب همانند فقه است و درمان بیماریها را باید از قرآن و احادیث استخراج کرد.[۲][۳] او پزشکی جدید را «پروژه نفوذِ» «رژیم صهیونیستی» و «آمریکا» و «استکبار جهانی» برای نابودی مسلمانان و انقلاب میداند.[۳][۴][۵][۶] تبریزیان مبلغ «دعا درمانی» است و در همایشی در یزد گفتهاست: «هر بیماری که سوره حمد او را شفا ندهد، هرگز معالجه نخواهد شد.»[۳][۶] او آموزههای طبی خودش را تنها مرجع درست پزشکی معرفی کرده و مدتهاست که بدون تحصیلات در زمینه پزشکی به مداوای بیماران پرداخته و دارو نیز تجویز میکند.[۷]
بسیاری از روحانیون منتقد وی هستند و دادگاه ویژه روحانیت در مرداد ۱۳۹۸ در نامه ای به وزارت بهداشت دستور بستن تمام مراکز فعالیت وی را صادر کردهاست.[۸]
عباس تبریزیان فرزند فاضل، در سال ۱۳۴۱، در شهر نجف به دنیا آمد. پدربزرگ او (محمدعلی) متولد تبریز بود و در دوران طفولیت به عراق مهاجرت کرد و بعدها از تجار بزرگ نجف شد.[۱][۹]
تبریزیان در سال ۱۳۵۱ وارد حوزه علمیه نجف شد و ادبیات عرب را نزد زهیر در نجف آموخت. در سن ۱۸ سالگی به اجبار به ایران بازگشت و در ابتدا مدت کوتاهی در قم ساکن شد. سپس به دعوت عموهایش که در مشهد ساکن بودند در سال ۱۳۵۹ به مشهد نقل مکان کرد و در آنجا به ادامه تحصیل پرداخت.[۱][۹]
در خردادماه ۱۳۹۴ ایسنا به نقل از تبریزیان در نشستی که با دعوت نهاد رهبری در دانشگاه آزاد لرستان برگزار شد مطرح کرد که او ادعا کرده روزانه ۱۵۰ نفر مبتلای به بیماریهای «صعبالعلاج» را که تمام مراحل درمان از جمله شیمیدرمانی را پشت سرگذاشتهاند، اما به نتیجهای دست نیافتهاند را با طب اسلامی ادعاییاش در قم درمان میکند. تبریزیان مدعی است برای طب اسلامی، درمان سرطان و اماس با درمان سرماخوردگی هیچ تفاوتی ندارد.[۲][۳]دستگیری تبریزیان
در تیرماه ۱۳۹۴ تبریزیان در همایشی در یزد گفت: زمان برگشت به طب اسلامی فرا رسیدهاست و بایستی با جایگزین کردن طب اسلامی به جای پزشکی مدرن به کمک مردم بیاییم. او اضافه کرد: هر بیماری که سوره حمد او را شفا ندهد هیچ درمانی ندارد؛ سوره حمد درمان کل بیماریهاست. او داروهای شیمیایی را عامل ابتلا به بسیاری از بیماریها ذکر کرد و سزارین را عامل نابودی و معیوب ساختن زنان عنوان کرد.[۲][۳] او همچنین با واکسیناسیون مخالف است و میگوید دست صهیونیستها برای محتاجتر کردن بشر به دارو در کار است.[۹] تبریزیان درمان اسلامی را شامل دو بخش دارویی و دعایی میداند.
تبریزیان مدعی است که تروسکه دباک، متخصص همهگیرشناسی سرطان و رئیس دپارتمان همهگیرشناسی سرطانشناسی دانشگاه گرونینگن، سال ۱۳۹۴ در سفرش به ایران برای شرکت در یک همایش علمی، او را دیده و خواسته که به هلند برود تا تدریس کند و به دنبال تطمیع او بوده و آخر کار هم گفتهاست که «اتفاقاً من هم شوهر ندارم».[۲][۳][۱۰][۱۱][۱۲]
در حالی که تمام مراکز درمانی و پژوهشی دنیا گفتهاند هنوز روشی برای پیشگیری یا درمان بیماری کرونا ندارند و میلیونها دلار صرف پیدا شدن راهحل این معضل جهانی شده، عباس تبریزیان عسل و سیاه دانه را تحت عنوان «داروی امام کاظم و داروی جامع امام رضا» برای پیشگیری و درمان کرونا تجویز کرد. در کانال تلگرامی او آمدهاست: «… درمان و پیشگیری سخت نیست ولی بشر سواد ندارد. علم فقط نزد اهل بیت غربیها جهلشان را به رخ ما نکشند.»[۶] او در کانال تلگرامی رسمی خود ۱۳ روش درمانی دیگر برای درمان کرونا معرفی کرد، که یکی از موارد آن، با عنوان «موقع خواب یک پنبه آغشته به روغن بنفشه در مقعد بگذارید» جنجال زیادی در بین کاربران اینترنتی برپا کرد.[۱۳] در ۸ اسفند ۹۸ و پس از فراگیر شدن کرونا در قم، تبریزیان ادعا کرد کرونا انتقام الهی از کسانی است که او را اذیت کردهاند و به این خاطر خداوند قم را متلاشی کرد.[۱۴]
عباس تبریزیان در اوایل بهمن ۱۳۹۸ اعلام کرد که قصد دارد یکی از کتابهای درسی مشهور رشته پزشکی با عنوان «اصول طب داخلی هاریسون» را طی مراسمی آتش بزند.[۱۵] او این کتاب را «پروژه نفوذ» «رژیم صهیونیستی» و «آمریکا» و «استکبار جهانی» برای نابودی انقلاب میداند.[۴][۵] در ۴ بهمن ۱۳۹۸ فیلمی از آتش زدن کتاب «اصول طب داخلی هاریسون» توسط عباس تبریزیان منتشر شد. انتشار این ویدئوی کوتاه، به سرعت واکنشهای منفی گستردهای را در میان مسئولان وزارت بهداشت، حوزههای علمیه و نیز کاربران شبکههای اجتماعی برانگیخت.[۱][۱۶]
در پی این عمل انجمن پزشکان عمومی ایران از عباس تبریزیان شکایت کرد[۱۷] و محمدرضا ظفرقندی، رئیس کل سازمان نظام پزشکی ایران، خواستار برخورد قضایی با او شد.
سعید نمکی، وزیر بهداشت که با مقایسه این اقدام با اقدامهای مخرب طالبان در افغانستان، تبریزیان را فردی «جاهل» خواند که «عدهای مریض نادان» هم او را تأیید میکنند، دیگر مقامهای وزارت بهداشت نیز به این اقدام قرون وسطایی واکنش نشان دادند. علیرضا رئیسی، معاون وزارت بهداشت، گفت: «آنچه مایه تأسف است فقط خالی بودن دست این افراد مدعی از نقد علمی نیست، بلکه سکوت و عدم برخورد قاطع مراجع علمی، فرهنگی، دینی و قضایی در برابر چنین رفتارهایی است.» او گفت که تبریزیان با طب اسلامی «تجارتخانهای» برپا کرده و شاهد تکرار این رویه بودهایم؛ از دخالت جاهلانه در درمان صدها بیمار مبتلا به سرطان و بیماریهای مزمن تا توصیه به خوردن نمک در هنگامه بسیج ملی «کنترل فشارخون» از تریبون صدا وسیما. محمدرضا قدیر، رئیس دانشگاه علوم پزشکی قم، نیز این اقدام تبریزیان را محکوم کرد و گفت که او «با بیسوادی از علم طب، برای خود دکان باز کرده» است.[۲][۱۸]
علاوه بر خشم جامعه پزشکی ایران، حوزه علمیه قم و بخشی از روحانیون و حتی برخی از نمایندگانرهبر جمهوری اسلامی اقدام تبریزیان را محکوم کردند اما واکنش آنها از صدور چند بیانیه فراتر نرفت.[۱۸][۱۹]
پس از انتشار خبرهایی مبنی بر بازداشت عباس تبریزیان،[۲۰]دادستانی ویژه روحانیت اعلام کرد که این روحانی بازداشت نشده و خارج از کشور در شهر نجف عراق ساکن است.[۱۹][۲۱][۲۲]
نیروهای انتظامی و قضایی ایران نیز در برخورد با تبریزیان اهمال بهخرج میدهد.[۱۹] در حالی که در سال ۱۳۹۶، وزارت بهداشت فعالیت عباس تبریزیان در زمینه «طب اسلامی» را غیرقانونی اعلام کرد و خواستار توقف فعالیت او و شاگردانش شد. فعالیتهای عباس تبریزیان و افراد کمتر شناخته شده در زمینه «طب اسلامی» و فروش «دارو» هایشان همچنان ادامه دارد.[۱۸]
محمود عباسی، یک قاضی که خود معاونت حقوق بشر و امور بینالملل وزارت دادگستری را برعهده دارد، گفت: «سالهاست که تبریزیان به مداخله آشکار در امور پزشکی و دارویی میپردازد و متأسفانه مسئولان قضایی در قبال شکایات و پروندههای متشکله علیه وی مماشات میکنند، که شاید نگرانی آنان ناشی از ملبس بودن تبریزیان به لباس روحانیت باشد.» او تأکید کرد که «بدون تردید، بیتفاوتی جامعه و مسئولان در قبال اقدامات غیرقانونی چنین افرادی موجب گستاخی آنان شدهاست.»[۱۸] بر خلاف ادعای عباسی، دادگاه ویژه روحانیت در مرداد ۱۳۹۸ در نامه به وزارت بهداشت خواستار بستن تمم مراکز فعالیت تبریزیان شده بود.[۸]
در شبکههای اجتماعی، بحث دربارهٔ کتابسوزان با هشتگ تبریزیان داغ شد و بسیاری در تقبیح این عمل، رفتار مغولها و داعشیها را یادآوری کردند.[۲۳]
دادستان دادگاه ویژه روحانیت پس از انتشار شایعاتی مبنی بر بازداشت او گفت که وی اکنون در ایران نیست و در نجف اقامت داد.[۲۴]
عباس تبریزیان با انتشار حکم شعبه ۱۳۶ دادگاه کیفری ۲ مشهد اعلام کرد که با شکایت او، سه پزشک به اتهام «توهین» به او به شلاق محکوم شدهاند.[۲۵]
به گزارش خبرگزاری قرانی ایران (ایکنا) در مرداد ۱۳۹۸ دادگاه ویژه روحانیت در نامهای خطاب به مدیرکل دفتر نظارت و اعتبار بخشی امور درمان وزارت بهداشت؛ خواستار پلمپ مراکز فعالیت وی در سراسر کشور گردید.[۸]
فاطمی نیا طب اسلامی را دروغ بزرگ میدانند.[۲۶]سید کمال حیدری طب اسلامی را کذب التاریخ میدانند.[۲۷]مکارم شیرازی وجود طب اسلامی را نفی کردند.[۲۸] پسر سید محمود شاهرودی علت مرگ پدر خود را عدم توجه به توصیه پزشکان و روی آوردن به طب اسلامی میداند.[۲۹]
سید ابوالحسن نواب (ریس دانشگاه ادیان و مذاهب آتش زدن هاریسون توسط تبریزیان را شرم آور دانست.[۳۰]جوادی عاملی آتش زدن هاریسون را جاهلانه میدانند.[۳۱]
تبریزیان که از مدافعان «طب اسلامی» و از مخالفان پزشکی حرفهای است با مخالفتهای زیادی مواجه بودهاست. نقدهای زیادی بر دخالتهای پزشکی تبریزیان شده که همه آن نقدها هم صرفاً از طرف پزشکان و متخصصان نبوده؛ به عنوان مثال نقد سید محمدعلی ایازی مدرس حوزه علمیه خراسان که همانند کردن علم طب و فقه را مغالطه دانستهاست. ایازی گفته فقه مستند به آیات قطعی قرآن و احادیث معتبر است و حدیث معتبری دربارهٔ تجویز دارو برای بیماری وجود ندارد.[۲]
عباس کامیابی، رئیس انجمن پزشکان عمومی ایران گفت: «بدبین کردن مردم به دانش پزشکی، حتی اگر فقط روی یک نفر تأثیر داشته باشد و او را از پیگیری درمان بازدارد، تهدید علیه سلامت جامعه بهشمار میرود و مستوجب برخورد قانونی است.» او از شکایت این انجمن از عامل آتش زدن کتاب پزشکی هاریسون خبر داد.[۶]
سال ۱۳۹۶ وزارت بهداشت فعالیت او را غیرقانونی دانست و خواستار توقف فعالیتهای او و شاگردانش شد، اما فعالیتهای او در زمینه آموزش و تولید دارو ادامه دارد و سایتها و شبکههای اجتماعی او همچنان فعال هستند. در این سایتها داروهایی برای انواع بیماریها معرفی شده و بخشی هم برای ثبتنام دورههای آموزشی برای کارآموزان وجود دارد.[۲]
سعید نمکی، وزیر بهداشت ایران آتشزدن کتاب پزشکی هاریسون را نشان دادن «چهره زمخت طالبانی از روحانیت» توصیف کرده است.
[۳۲]
احمد مبلغی عضو خبرگان رهبری گفت این فرد حوزوی به خاطر داشتن دانش اندکی در زمینه طب متوهم شدهاست.[۳۳]
ابوالفضل فاتح نوشت: این نمونه ای از جهلی است که روز به روز در جامعه ما گویی مقدس تر میشود. جهل مقدسی که در سایهٔ دور شدن از معیارهای اخلاقی و علمی در حال رونق و اگر بتواند در جستجوی مسلط شدن بر نظام هنجاری ماست به ویژه آن که متأسفانه برخی محافل و و رسانههای شناخته شده نیز به این جهل دامن میزنند.[۳۴]
تبریزیان به مخالفینش گفته همان داروهای شیمیایی را بخورند، چرا که به گفته او، با خوردن آن داروها زودتر نابود میشوند.[۲]
شیعه دومین مذهب بزرگ پیروان دین اسلام است. واژه شیعه شکل مختصر «شیعه علی» یعنی پیرو یا حزب علی بن ابیطالب، نخستین امام، است. شیعیان بین ۱۰ تا ۲۰ درصد از کل جمعیت مسلمانان جهان و ۳۸ درصد جمعیت مسلمانان خاورمیانه را تشکیل میدهند.[۱]
هر چند در طول تاریخ شیعه به شاخههای متعدد تقسیم شد، اما امروزه تنها سه دسته اصلی شیعه دوازدهامامی، شیعه اسماعیلی و شیعه زیدی وجود دارد.[۲][۳][۴][۵] امامیه یا شیعه دوازدهامامی بزرگترین شاخه شیعه است و اغلب اصطلاح شیعه بهطور پیشفرض برای آن به کار میرود. مذهب شیعه مبتنی بر تفسیری از قرآن و سنت محمد است که از طریق امامان شیعه بیان و تعلیم شدهاست.
وجه مشترک اعتقادات تمام شیعیان، باور به انتصاب علی بن ابیطالب برای جانشینی محمد، پیامبر اسلام، و امامت پس از وی از سوی خداوند است. شیعیان معتقدند فقط خداست که میتواند شخصی را برای حفظ اسلام، تعلیم شریعت و رهبری امت به عنوان امام نصب نماید.
شیعیان دلایل عقلی و نقلی متعددی برای این موضوع بیان میکنند:
خداوند ولی مردم است و هیچکس غیر از خداوند هیچ حقی به دیگری ندارد حتی بر خود؛ بنابراین لازم است خداوند ولی مردم را معرفی کندو هرکسی که او برگزیند باید اطاعت شود.[۶]دستگیری تبریزیان
روایات زیادی در کتب شیعه و اهل تسنن در مورد جایگاه و امامت اهل بیت وجود دارد:
شیعه در لغت بر دو معنا اطلاق میشود، یکی توافق و هماهنگی دو یا چند نفر بر مطلبی، و دیگری، پیروی کردن فردی یا گروهی، از فرد یا گروهی دیگر.[۸][۹] در زبان عربی در اصل به معنای یک، دو یا گروهی از پیروان است. در قرآن این لفظ چندین بار به این معنا به کار رفتهاست. برای نمونه در آیه ۱۵ سوره قصص دربارهٔ یکی از پیروان موسی از عنوان شیعه موسی[۱۰] و در جای دیگر از ابراهیم به عنوان شیعه نوح یاد میکند.[۱۱]
در تاریخ اسلام لفظ شیعه، به معنای اصلی و لغویاش برای پیروان افراد مختلفی به کار میرفت. برای مثال، گاهی از شیعه علی بن ابیطالب و گاهی از شیعه معاویه بن ابیسفیان نام برده شده. اما این لفظ به تدریج معنای اصطلاحی پیدا کرد و تنها بر پیروان علی که به امامت او معتقدند اطلاق میشود.[۱۲]
واژه شیعه در زمان حیات پیامبر از طرف ایشان به دوست داران علی بن ابی طالب گفته شد. پس از وفات پیامبر کسانی که معتقد به اولویت علی ابن ابی طالب برای خلافت بودند شیعه نامیده میشدند. تمایز این گروه از دیگر مسلمین تا زمان امام پنجم شیعیان فقط در محبت به اهل بیت و اعتقاد به شایستگی انحصاری آنها برای حکومت مسلمین بود. از زمان امام پنجم شیعیان – محمد بن علی ملقب به باقر – به تدریج شیعه به عنوان یک مکتب مجزای فقهی حقوقی درآمد. در زمان امام ششم – جعفر ابن محمد صادق – با گسترش مباحث کلامی شیعیان (پیروان ایشان) از نظر کلامی نیز در کنار معتزله و اشاعره مکتب ویژه خود را پایهگذاری کردند.[۱۳]
از زمان امام ششم شیعیان (شیعیان غیر زیدی) – جعفر ابن محمد صادق – و به دلیل پرهیز ایشان از تلاش برای دستیابی به قدرت سیاسی در سایه جدال بین امویان و عباسیان در بین غالب شیعیان اعتقاد چنین بود که تا زمان قیام قائم آل محمد (که شناخته شده نبود) تغییری در وضعیت سیاسی شیعیان ایجاد نخواهد شد و به همین دلیل شیعیان تا سالها بعد همواره از امامان بعدی در مورد اینکه قائم هستند یا نه پرس و جو میکردند.[۱۴]
اکنون «شیعه» در اصطلاح به آن عده از مسلمانان گفته میشود که به خلافت و امامت بلافصل علی معتقدند، و بر این عقیدهاند که امام و جانشین پیامبر اسلام از طریق نصّ شرعی تعیین میشود، و امامت علی و دیگر امامان شیعه نیز از طریق نص شرعی ثابت شدهاست.[۱۵][۱۶] همچنین است که از جابر بن عبدالله انصاری نقل شدهاست:
ما نزد رسولالله بودیم که علی بن ابی طالب وارد شد در این هنگام پیامبر فرمودند:
«قسم به کسی که جان من در قبضهٔ قدرت اوست این مرد (اشاره به علی) و شیعهٔ او روز قیامت رستگارانند» آنگاه بود که آیه خیرالبریه نازل شد.[۱۷][۱۸][۱۹][۲۰]
«کسانیکه ایمان آوردند و کارهای شایسته انجام دادند، اینان بهترین مخلوقات اند.»
سپس فرمود: «این مرد اولین ایمان آورندهٔ به خدا، وفادارترین شما در پیمان با خدا، راسخترین شما در انحام فرمان خدا، صادقترین شما در داوری بین مردم، بهترین شما در رعایت مساوات و ارجمندترین شما نزد خداست.» آنگاه بود که آیه خیرالبریه نازل شد و پیامبر آن را قرائت کرد.[۲۲]
همچنین در روایتی دیگر از ابنعباس هنگام نزول آیه بر پیامبر، نقل شده:
«آن (منظور خیرالبریه) تو و شیعیانت هستید. تو و شیعیانت روز قیامت در حالی که شما از خدا خشنود و خدا از شما خشنود است، میآیید.»
پیامبر اسلام ده سال پس از هجرت، و چند ماه پس از بازگشت از حجةالوداع، بیمار شد و ظهر روز دوشنبه در ۱۲ ربیعالاول سال ۱۱ مصادف با ۷ ژوئن سال ۶۳۲م در خانهٔ همسرش عایشه در شهر مدینه در حالی که ۶۳ سال داشت درگذشت.[۲۴][۲۵] گروهی از مردم به سقیفه بنی ساعده رفتند تا در مورد جانشینی محمد گفتگو کنند.[۲۶] این امر درحالی بود که، علی[۲۷] به همراه طلحه و زبیر و جمعی از خویشان و صحابهٔ محمد، مشغول خاکسپاریاش بودند،[۲۸] نتیجه گردهمایی مسلمانان در سقیفه، انتخاب ابوبکر بهعنوان جانشین محمد بود.[۲۹][۳۰] گروهی از انصار در سقیفه بنی ساعده از سعد بن عباده حمایت میکردند، اما مهاجران این را نپذیرفته و خود را از لحاظ خویشاوندی نزدیکتر به محمد میدانستند. در میان مهاجران عدهای نیز به رهبری علی و شامل زبیر، طلحه، عباس بن عبدالمطلب، مقداد، سلمان فارسی، ابوذر غفاری و عمار بن یاسر، علی را وارث مشروع محمد میدانستند. پوناوالا معتقد است تاریخنگاران مسلمان اتفاق نظر دارند که بحران موجود در این برهه، توسط سه تن از مهاجران مشهور به نامهای ابوبکر و عمر و ابوعبیده جراح برطرف گردید. آنان انصار را جمع کرده و به آنها ابوبکر را تحمیل کردند. حسادت بین دو قبیلهٔ مهم انصار به نام اوس و خزرج و عدم فعالیت بنیهاشم در تبلیغ نظرشان، موفقیت این سه تن را تسهیل نمود.[۳۱]
این انتخاب باعث اختلاف بین هواداران ابوبکر و طرفداران علی شد. طرفداران علی قائل بودند که علی توسط شخص محمد به جانشینی منصوب شدهاست و بنابراین مقام خلافت باید از آن وی باشد.[۳۲][۳۳] علاوه بر آن، طبری در تاریخ خود نقل کردهاست که گروهی از مخالفان ابوبکر از جمله زبیر در خانهٔ فاطمه گرد آمدند و عمر با تهدید به آتش زدن خانه، آنها را بیرون کشاند. علی بعداً مکرر میگفت که اگر چهل یاور داشت قیام میکرد.[۳۴] به نوشته پوناوالا علی و بنیهاشم تا قبل از مرگ فاطمه (حدود شش ماه) از بیعت با ابوبکر سر باز زدند. علی بر روی حقش پافشاری ننمود، چرا که تمایل نداشت امت نوپای اسلام دچار کشمکش گردد.[۳۵]
بدین ترتیب به تدریج نهاد خلافت پدید آمد که در خارج از جهان اسلام معادلی ندارد. خلیفه از منزلت رهبری و حق گزینش زمامداران برخوردار بود. انتصاب به خلافت نوعی قرارداد بود که تعهدات متقابلی را بین خلیفه و اتباع وی (امت) پدیدمیآورد.[۳۶]
همه شیعیان معتقد به انتخاب امامت توسط خدا و ابلاغ آن توسط پیامبر هستند و بنابراین بر اساس حدیث غدیر (و آیاتی چون آیه ولایت[۳۷] و آیه تطهیر[۳۸] و احادیث متواتر دیگر، همچون حدیث منزلت و حدیث ثقلین)[۳۹]علی را امام بر حق میدانند، اما اهل سنت به شورا اعتقاد دارند.
شیعیان بر این باورند که محمد در زمان حیاتش، جانشین پس از خود را تعیین کرد و پسر عمو و دامادش علی بن ابیطالب را به عنوان وصی و خلیفه پس از خود اعلام نمود. شیعیان بر این باورند که اساس و خاستگاه شیعه، دفاع از اسلام و ولایت و عدل است.[۴۰][۴۱][۴۲]
هم چنین شیعیان در اثبات حقانیت خود به روایاتی از پیامبر اسلام در منابع اهل سنت استناد میکنند، که در آنها به «شیعه علی» اشاره شدهاست. از جمله سیوطی سنی مذهب روایت میکند زمانی پیامبر رو به علی کرد و گفت: «سوگند به آن که جانم به دست اوست این شخص – علی – و کسانی که شیعه و پیرو اویند در قیامت رستگارند.»[۴۳]علامه امینی از علمای شیعهاست که از محبوبیت خاصی در میان شیعیان برخوردار است. وی تمامی روایات دربارهٔ واقعه غدیر را از کتب اهل سنت جمعآوری نموده و در چهل مجلد الغدیر منتشر نمود.
برخی، تشیع را به فردی به نام عبدالله بن سبا نسبت میدهند. اگرچه برخی از تواریخ و «کتب ملل و نحل»، وی را از غالیان شیعه و مؤسس فرقه سبائیه میدانند که قائل به الوهیت علی بودهاست و به همین دلیل مورد لعن و تکفیر علی بن ابیطالب واقع شدهاست و حتی برخی اخباری نقل میکنند که وی و پیروانش، به دستور علی در آتش سوزانده شدهاند. مرتضی عسکری در کتاب خود و هم چنین برخی از خاورشناسان و حتی علمای سنی در قرون اخیر، عبدالله بن سبا فردی خیالی و ساخته و پرداخته مخالفان شیعه میدانند.[۴۴]
برخی از اهل سنت، نظیر شیخ شلتوت، مفتی اعظم الازهر معتقدند که تقلید از فقه مذهب جعفری، نظیر مذاهب چهارگانه اهل سنت معتبر است.[۴۵]
شیعیان بر مبنای تفسیرِ خاصی از تاریخِ صدرِ اسلام و موضوع جانشینی محمد، الگووارهٔ خویش از «اسلام واقعی» را مبتنی بر برداشتِ متمایز از مرجعیت دینی که به اهلِ بیتِ پیامبر واگذار شده بود، ارائه دادند. بعد از انقلابِ عباسیان، شیعیان بر آن شدند که «اهل بیت» را دقیقتر تعریف کنند تا تنها علویانِ فاطمی — هم حسنی و هم حسینی — را دربرگیرد. تا پیش از انقلاب عباسی، تشیع در دو شاخه یا جریانِ اصلیِ کِیْسانیّه و امامیّه توسعه یافت که هر کدام تقسیماتِ درونیِ خود را دارند؛ و سپستر، جنبشِ شیعیِ دیگری به بنیانگذاریِ زِیْدیّه منجر شد. غُلاتِ شیعه و نظریهپردازانِ شخصی با گروههای کوچکِ پیروان نیز بودند، که در میانه یا حاشیهٔ جوامعِ مهمِ شیعه وجود داشتند. شاخه یا جناحِ اصلیِ امامیه که بعدها به این نام نامگذاری شد، مانندِ سایرِ شیعیانِ دورهٔ امویان در کوفه مستقر بودند، و درحالیکه سیاستی خاموش در حوزهٔ سیاسی اتخاذ کرده بود، بااینحال بر بعضی از دیدگاههای کیسانیه از جمله محکومیتِ سه خلیفهٔ پیش از علی بن ابیطالب صحّه میگذاشت. در این شرایطْ امامیه، امامت را از طریقِ تنها پسرِ بازماندهٔ حسین بن علی، علی بن حسین زَیْنُالْعابِدین دنبال کرد. پیروزیِ عباسیان — که با شعار «الرضا من آل محمد» به میدان آمده بودند — سببِ سرخوردگیِ شیعیان شد که همه انتظار داشتند تا یک علوی بهجای یک عباسی موفق به خلافت شود. دشمنی میانِ عباسیان و علویان هنگامی برجسته شد که عباسیان بلافاصله پس از به قدرت رسیدنشان، شروع به آزار و اذیتِ بسیاری از حامیانِ سابقِ شیعه و علویشان کردند و متعاقباً، سخنگویانِ تفسیری سنی از اسلام شدند. عهدشکنیِ عباسیان با ریشههای شیعیِ خود، سرانجام هنگامی تکمیل شد که خلیفهٔ سوم، مهدی، اعلام کرد که پیامبر عملاً عمویش، عبّاس بن عَبدُالْمُطَّلِب را به جای علی بن ابیطالب بهعنوانِ جانشین منصوب کرده است. در آغاز خلافت عباسی، اکثر پیروانِ جعفر صادق در ابتدا فرزندِ ارشدش، عبداللهِ اَفْطَح را بهعنوانِ جانشینش شناخته بودند. پس از درگذشتِ عبدالله، آنها به برادرِ کوچکترش، موسی کاظم روی آوردند. این شیعیانِ امامی که عبدالله را بهعنوانِ امامِ برحق پیش از موسی کاظم بهرسمیت میشناختند، به اَفطَحیّه شناخته شدند. موسی کاظم، که بعدها بهعنوانِ هفتمین امامِ شیعیان در نظر گرفته شد، بهزودی با بیعتِ اکثریتِ شیعیانِ امامی از جمله برجستهترین دانشمندان از اصحابِ جعفر صادق مواجه شد. پس از قتلِ او، بسیاری از هوادارانش او را امامِ هفتم و آخرِ خود دانستند که بهعنوانِ مَهدی باز خواهد گشت. این گروه از شیعیانِ امامی که فرقهٔ قابلتوجهی دیگر در کوفه تشکیل دادند، بهنامِ واقِفیّه شناخته شدند. بااینحال، گروه دیگری از پیروانِ موسی کاظم، پسرش علی بن موسی الرّضا، را بهعنوانِ امام جدیدشان تصدیق کردند که پس از آن، بهعنوانِ هشتمین امامِ شیعیان در نظر گرفته شد. شیعیانِ علی بن موسی الرّضا، خطِّ امامت را در سه نسلِ دیگر در فرزندانش تا امام یازدهمشان، حسن عَسکَری با اختلافاتِ جزئی دنبال کردند. این امامان نیز به بغداد یا سامَرّا برده شدند و از نزدیک، تحتِ مراقبتِ عباسیان بودند.[۴۶]
باورهای سازمانیافته و کلامی شیعه امروز بر این است که تبیین و تفسیر امر دین پس از پیامبر و اداره امور مسلمانان بر عهده اشخاصی است، که از سوی خدا معین شده و دارای ویژگیهایی همچون عصمت و عدالت هستند، این افراد امام نامیده میشوند. نخستین امام شیعیان علی است. بر پایه باور شیعه،
اصول دین شیعیان پنجگانهاست و علاوه بر سه اصل دین توحید، نبوت و معاد به دو اصل دیگر یعنی عدل و امامت نیز باور دارند. اصل عدل بین شیعیان و معتزله تا حدی مشترک است و اصل امامت ویژه این مذهباست. شیعیان همچنین مانند بسیاری دیگر از فرق اسلامی بر معاد جسمانی بسیار تأکید دارند[۴۷] و گرچه برخی شبههها و احتمالات دربارهٔ روحانی بودن معاد مطرح شدهاست،[۴۸] اما همواره از طرف علمای شیعه و سنی از جمله شیخ طوسی، خواجه نصیرالدین طوسی و امام محمد غزالی جواب داده شده و بر جسمانی بودن معاد تأکید شدهاست، تا آنجا که ابن سینا با آنکه معاد را در دو صورت جسمانی و روحانی قابل تصور میداند، اما میگوید: … معادی که در شرع نقل شدهاست، راهی برای اثبات آن جز از طریق شرع و تصدیق إخبار پیامبر نیست؛ و آن معادیست که برای بدن است… [۴۹] اگرچه قرنها پس از وی، صدرالمتالهین شیرازی به اثبات آن فائق آمد.[۵۰] و در واقع اینکه، این ضرورت در دین، اعتقاد به معاد جسمانی است نه معاد مادّی و طبیعی.[۵۱]
همچنین شیعیان قرآن را کتابی محفوظ میدانند[۵۲] و همه آنها مدعی پیروی از قرآن و سنت محمد هستند و بخاطر پیروی از سنت پیامبر اسلام و دستور خداوند- شیعه تعیین جانشین پیامبر را تنها ویژه خدا و پیامبر میداند.
باور به ظهور یا بازگشت منجی (نجات دهنده) و موعود در اکثر فرق اسلامی و همچنین دیگر ادیان روشن و غیرقابل کتمان است، آنچنانکه یهودیان چشم به راه پادشاه بنیاسرائیلاند و مسیحیان به بازگشت عیسی باور دارند، در باورهای زرتشتیان، بودیسم و برخی دیگر ادیان نیز میتوان گونههای مشابه این باور را یافت، در فرق اسلامی، مخصوصاً فرق شیعه، در قرون پس از اسلام، این باور بسیار رایج و مشهود بودهاست. کیسانیه قائم را محمد حنفیه فرزند دیگر علی بن ابیطالب میدانند، اسماعیلیه نیز قائم را اسماعیل فرزند ارشد جعفر بن محمد صادق میدانند. اما باور شیعیان اثنیعشری، این است که منجی آخرالزمان از آل محمد است و او را قائم آل محمد یا مهدی مینامند و معتقدند او آخرین و امام دوازدهم شیعیان، حجت بن حسن عسکری است.
اعتقاد به رجعت به معنای زنده شدن بعضی از مردگان در این دنیا و در هنگام ظهور مهدی، از دیگر باورهای شیعهاست، برخی از علمای شیعه، رجعت را از ضروریات شیعه نمیدانند،[۵۳] اما هیچیک به دلیل ادله عقلی و نقلی و قرآنی آن را انکار نمیکنند.[۵۴]
اگرچه برخی ادیان و حتی فرق اسلامی به گونههایی از بازگشت به زندگی پس از مرگ در اشکال مختلفی چون بازگشت روح در بدنی دیگر یا به تناسخ یا به شکل حلول باور دارند، اما دیدگاه به خصوص شیعه در رجعت، یکی از بزرگترین تفاوتهای شیعه با دیگران است، بدین معنی که شیعیان نه تنها به معاد جسمانی باوری عمیق دارند، بلکه معتقدند که در آخر زمان و پس از ظهور قائم آل محمد،[۵۵] برخی از انبیاء مانند عیسی مسیح و اولیاء خدا مانند مالک اشتر و برخی از امامان شیعیان و همچنین برخی از اشقیاء و بدکاران دورانهای بشری رجعت نموده، به دنیا بازمیگردند. بدین ترتیب در آخرالزمان، نیکوکاران بر دنیا حکم رانی نموده و بدکاران به مجازات خواهند رسید.[۵۶]
شیعه معتقد است قرآن و سنت پیامبر اسلام برای ایمان حقیقی لازم و کافی است. یک مسلمان برای شناخت وظیفه خود و سلوک به سوی خدا در هر زمان نیازمند پیشوایی است، که راهشناس و درستکار باشد و او را به سوی خدا راهنمایی کند؛ در غیر این صورت هر کس بر اساس تشخیص شخصیاش امر دین را تفسیر میکند و گمراه میگردد. این پیشوا حجتی است که توسط خدا انتخاب و توسط پیامبر و امامان پیشین به مسلمانان معرفی میگردد؛ بنابراین امامت مفهومی بسیار بنیادی است و امام ویژگیها و مسئولیتهای متعددی از جمله تبیین و تفسیر دین و هدایت مردم دارد. خلافت پایین مرتبهترین سطح وظایف امام است و تنها وقتی امام به خلافت دست مییابد که مسلمانان او را بخواهند و یاری نمایند. چنانکه علی در زمان خلافت میگوید:
«اگر نبود حضور حاضران و اقامه حجت به واسطه یاران و اگر نبود عهدی که خدا از آگاهان گرفتهاست تا بر ستمگری ظالم و ستم بر مظلوم آرام نگیرند، افسار شتر خلافت را وامینهادم. (خلافت را نمیپذیرفتم)»[۵۷]
در بین اکثریت علما و عامه شیعه چنین پنداشته میشود که امامان نایبان پیامبر در حکومت و معتبرترین مفسران قرآن و سنت پیامبر محسوب میشوند. امامان به دلیل دارا بودن مقام قرب و بندگی خدا منشأ برکات الهی دانسته میشوند اما اعتقاد به نیابت آنها در خلقت، تقسیم رزق و تشریع را به عنوان غلو یا زیاده روی میدانند. در تمام ادوار حتی در زمان حیات امامان شیعه افراد و گروههایی معتقد به وجود کاملاً فراطبیعی برای امامان بودند. این گروهها به صورت رسمی همواره در اقلیت بودند اما برخی از اعتقادات و روایات آنها پس از دوره غیبت وارد اعتقادات عامه شیعیان شد.[۵۸]
از نظر شیعه، حکومت تنها از آن خداست و هر حاکمی که از جانب خداوند حکم نکند و فرمانش حق نباشد، لزوماً به باطل حکم کرده و طاغوت است. (چرا که بعد از حق چیزی جز باطل نیست[۵۹])[۶۰][۶۱][۶۲][۶۳] و دروغزن به خدا و پیامبر او و غاصب ولایت آنها خواهد بود و مخالفت با آن واجب است، مگر از باب تقیه. بنابراین، شیعیان معتقدند که خداوند امامانی را از جانب خود تعیین و مشخص نمودهاست و تنها آنان شایستگی تشکیل حکومت و قرار گرفتن در رأس آن را دارند و اطاعت از هر حاکمی غیر از آنها، شرک تلقی شده و موجب جاودانگی در آتش خواهد شد.[۶۴][۶۵][۶۶][۶۷][۶۸][۶۹][۷۰][۷۱][۷۲][۷۳][۷۴][۷۵][۷۶][۷۷]
در نگاه شیعیان خداوند در تمامی زمانها یک نفر را به عنوان امام یعنی سرپرست الهی قرار دادهاست و زمین هرگز از «حجت» خالی نیست اما این راهبران الهی، همان گونه که در بالا گفته شد، تنها زمانی دست به تشکیل حکومت میزنند که اقبال و خواست عمومی برای این امر وجود داشته باشد. شیعیان علت عدم ظهور و تشکیل حکومت آخرین امامشان -که وی را منجی میخوانند- را نیز عدم خواست واقعی مردم برای تشکیل حکومت الهی میدانند.[۷۸] در فقه شیعی، نظریهای وجود دارد که دایره اختیارات فقیه جامعالشرایط را در حد حاکمیت میداند و اگر چه در دایره اختیارات فقیه اختلاف نظر وجود دارد اما کسانی که قائل به گستردگی اختیارات ولی فقیه هستند معتقدند او حق حاکمیت دارد و دستورها او به لحاظ حاکمیتی نافذ است. در واقع ولایت فقیه، نظریهای در فقه شیعه است که نظام سیاسی مشروع در دوران غیبت امام معصوم را بیان میکند.[۷۹] نظام جمهوری اسلامی ایران بر اساس این نظریه تأسیس شدهاست.
ولایت محدود فقیه از جمله حق قضاوت، صدور فتوا در مسائل شرعی، اخذ وجوهات شرعی و رسیدگی به امور حسبیه از دیرباز در فقه امامیه مطرح و مورد بحث بوده و در ارتباط نزدیک با نهاد مرجعیت است. اما در نظریهٔ ولایت سیاسی فقیه که بیش از همه توسط روحالله خمینی مطرح و تشریح شده، این ولایت اساس نظم سیاسی دورهٔ غیبت را تشکیل میدهد و فقیهان جانشین امام در اجرای سیاستها و مسائل حکومتی و سایر امور مربوط به امام معصوم (به جز جهاد ابتدایی) محسوب میشوند.[۸۰][۸۱]
واژه «عصمت» در لغت عربی به معنای نگاه داشتن، حفاظت و ممانعت است.[۸۲] اما این کلمه در اصطلاح علم کلام، به معنای مصونیت از گناه یا لغزش برای برخی از انسانها مانند پیامبران و امامان آمدهاست.
نظریه عصمت در مورد امامان شیعه نخستین بار توسط هشام ابن حکم از متکلمین مهم شیعه و از اصحاب امام ششم شیعیان پیشنهاد شد.[۸۳]
دانشمندان علم کلام اسلامی مانند خواجه نصیر الدین طوسی در کتاب تجرید الاعتقاد و علامه حلی در شرح تجرید، به این نکته اشاره کردهاند که بحث عصمت در سه سطح مطرح میگردد:
سطح اول: عصمت به معنای باز دارندگی از اشتباه در ابلاغ رسالت. در این زمینه دانشمندان علم کلام اعم از اهل تشیع و اهل تسنن، عصمت به معنای یادشده را در مورد پیامبر اسلام تأیید میکنند. زیرا آیه سوم از سوره نجم با صراحت این امر را بیان کردهاست که هرگز پیامبر از روی هوا و هوس سخن نمیگوید و سخن او چیزی جز وحی الهی نیست.[۸۴]
سطح دوم: عصمت به معنای باز دارندگی از گناه و معصیت. در این زمینه عموم علمای علم کلام شیعه، معتقد به عصمت پیامبران و امامان و فاطمه زهرا هستند.[۸۵]
سطح سوم: عصمت به معنای باز دارندگی از هرگونه لغزش و اشتباه. در این زمینه میان دانشمندان علم کلام شیعه اتفاق نظر نیست، اما از نظر اکثریت آنان، پیامبر اسلام، دخترش فاطمه زهرا و ائمه شیعیان در مرتبهای قرار دارند که از هر گونه خطا و اشتباه مبری هستند. از این رو به آنان معصوم گفته میشود. در مقابل اکثریت یادشده، برخی از دانشمندان شیعه مانند شیخ صدوق در مبحث «سهو النبی»، صدور لغزشهای کوچک در قضایای شخصی و غیر مبحث ابلاغ و حی و رسالت را محال نمیشمارند.[۸۶][۸۷][۸۸][۸۹]
دین اسلام در اصل دارای یک مذهب و یک مرام بودهاست. اما این دین به مرور زمان به زیر شاخههای بسیار دستهبندی گردید. شیعیان نیز از سده دوم هجری به بعد به چندین زیرگروه منشعب شدهاند. امروز بیشتر شیعیان را «شیعیان دوازده امامی (اثناعشری)» تشکیل میدهند. مهمترین مذاهب دیگری که از شیعه منشعب شدهاند، عبارتاند از اسماعیلیان،[۹۰]زیدیه، کیسانیه، واقفیه و فطحیه. تمام این مذاهب علیرغم تفاوتهای آشکار اعتقادی و فقهی در مسئله ضرورت «امامت» اشتراک نظر دارند. البته تفسیر هر یک از امام و مصداق آن منحصر به فرد است.
مفاتیحالعلوم شیعیان را به شش زیرگروه بخش میکند، اثنی عشری معتقد به دوازده امام، زیدیه (پیروان زید بن علی)، کیسانیه (پیروان کیسان غلام علی بن ابیطالب)، عباسیه (منسوب به آل عباس بن عبدالمطلب)، غالیه، و امامیه.[۴۲] وی امامیه را به ۷ تیره تقسیم میکند، ناووسیه (منسوب به عبدالله بن ناووس)، مفضلیه (منسوب به مفضل بن عمر)، قطعیه (که وفات موسی بن جعفر را تأیید کردهاند)، شمطیه (منسوب به یحیی بن اشمط)، واقفیه (که در امامت موسی بن جعفر متوقف شدهاند و وی را زنده میدانند)، ممطوره، و احمدیه (منسوب به احمد بن موسی بن جعفر که وی را امام هشتم خود میدانند). در کتاب فرهنگ فرق اسلامی از دکتر محمدجواد مشکور زیرشاخههای بیشتری برای شیعه ذکر شدهاست.
شیعه دوازده امامی در ابتدای قرن بیست و یکم، بزرگترین شاخه از فرق شیعه است.[۹۱]
اکثریت شیعه، را شیعه امامیه یا اثنیعشری (دوازده امامی) تشکیل میدهد، از آن جا که آنان جانشینان پیامبر اسلام را ۱۲ نفر میدانند، اثنا عشریه (دوازده امامی) نامیده شدهاند.[۹۲]
نام و خصوصیات امامان دوازدهگانه در احادیثی که از پیامبر اسلام روایت شده، بیان گردیدهاست. آنان عبارتند از:
دستگیری تبریزیان
دستههای مختلف شیعیان در خصوص شرایط امامت، اشخاصی که به عنوان امام منصوب شدهاند و مأموریت امام اختلاف نظر دارند و بر اساس تفاوت دیدگاهشان در موضوع امامت شاخههای شیعه از هم متمایز میشوند. برای مثال زیدیه قیام به شمشیر را از ویژگیهای امام میدانند در حالی که اسماعیلیه و امامیه بر علم و عصمت امام تأکید دارند. اکثر قریب به اتفاق شیعه، جز معدودی از فرقهها نظیر ناووسیه، امام را مردی از فرزندان فاطمه زهرا میدانند.
به لحاظ تاریخی شیعه در سده نخست به عنوان یک گروه از مسلمانان شکل گرفت. برخی این شکلگیری را در زمان حیات پیامبر و عدهای پس از وفات وی در اختلاف بر سر جانشین او میدانند. از زمان خلافت علی بن ابیطالب، شیعه علی به عنوان یک اجتماع متشکل ایجاد شد و بخصوص پس از واقعه عاشورا دستههای متعدد شیعه نظیر ناووسیه، زیدیه و امامیه ظهور کردند و در اواخر سده نخست و اوائل سده دوم به صورت مذهب فقهی و کلامی صورتبندی شدند.
شیعیان حدود ۱۶٪ تا ۳۰٪ از کل جمعیت مسلمانان را تشکیل میدهند.[۹۳] بیشتر شیعیان دوازدهامامی در هند، ایران، عراق، جمهوری آذربایجان، لبنان، افغانستان، پاکستان و کشورهای حاشیه خلیج فارس مانند یمن و بحرین زندگی میکنند. بر اساس آمار سیا ورلد فکتبوک ۸۹ درصد مردم ایران[۹۴] ۶۰ تا ۶۵ درصد مردم عراق،[۹۵] ۸۵ درصد مردم جمهوری آذربایجان[۹۶] و ۳۰ درصد مردم کویت[۹۷] و ۲۰ تا ۳۰ درصد مردم افغانستان[۹۸][۹۹] و ۱۶ درصد مردم امارات متحده عربی[۱۰۰] شیعه دوازدهامامی هستند. از شیعیان لبنان، عربستان سعودی، بحرین و قطر آمار دقیقی در دست نیست. همچنین بنابر آمار ۲۰٪ مردم پاکستان[۱۰۱] شیعه هستند که بخشی از آنها بخصوص در کشمیر، اسماعیلی هستند.[۱۰۲]شیعیان یمن، عمدتاً از زیدیه هستند، اما از آنان نیز آمار دقیقی در دست نیست. همچنین ۲۰ درصد از مردم شیعه ترکیه موسوم به علوییون[۱۰۳][۱۰۴] و شیعیان سوریه نیز علوی هستند.
کشورهای دارای اکثریت شیعه ایران، عراق، آذربایجان، و بحرین هستند.[۱۰۵][۱۰۶] همچنین شیعیان بزرگترین گروه مذهبی در لبنان هستند. شیعیان ۳۶٫۳٪ از کل جمعیت و ۳۸٫۶٪ از جمعیت مسلمان خاورمیانه هستند.[۱۰۷]
در مورد گرایش ایرانیان به تشیع نظرهای گوناگونی ابراز شدهاست. برخی معتقدند در زمان تشکیل حکومت صفویه ایران در شمار کشورهای سنی مذهب قرار داشت که با قدرت گرفتن دولت صفوی و به تصمیم شاه اسماعیل، مذهب رسمی کشور از تسنن به تشیع تغییر یافت. از نظر این گروه، از آنجا که دولت صفوی در رقابت شدید با دولت عثمانی بود، شاهان شیعه صفوی به ویژه مؤسس آن شاه اسماعیل، در تغییر مذهب ایران سعی وافر به خرج دادند تا ایرانیان را از فرمانپذیری پادشاه عثمانی (که خود را خلیفه رسولالله میدانست) خارج کنند وگرنه استقرار دولت مستقل ایرانی ناممکن مینمود. چنین شد که شاه اسماعیل صفوی با بهره جستن از ارتش خود و ورود فاتحانه به تبریز این شهر سنینشین را پایتخت دولت تازه تأسیس خود قرار داد و در سال ۱۵۰۱میلادی (۹۰۷ هجری) تشیع را مذهب رسمی ایران اعلام کرد. شاه اسماعیل افزون بر ارتش خود، از روحانیان و مبلغان شیعه کمال استفاده را برد تا مذهب شیعه را در سرتاسر قلمرو خود بگستراند. روحانیان شیعه در دربار شاهان صفوی از ارج و منزلت بالایی برخوردار بودند. این شد که شیخ بهایی از بزرگان علمای شیعه لبنان در سن ۱۳ سالگی به همراه پدرش از بعلبک به قزوین کوچ کرد. پدرش هنگامی که او ۱۷ سال بیش نداشت از سوی شاه طهماسب به شیخالاسلامی قزوین و خودش در ۴۳ سالگی به شیخالاسلامی اصفهان منصوب شد. بدین ترتیب ریشه ارتباط تنگاتنگ شیعیان ایران و لبنان به قرن ۱۶ میلادی بازمیگردد.[۱۰۸]
معروف است که شاهان صفوی در کنار ارتش مجهز خود همواره شیخالاسلامها (لقب مبلغان شیعه) را همراه میبردند. برخی تاریخ نویسان سنی این روش را با طعن و کنایه تبشیر شیعی (به مثابه گروههای تبشیری مسیحی) نام نهادهاند.[۱۰۹]
البته، شیعه کردن ایران بدون خونریزی صورت نگرفت و چندین هزار تن از سنیهای ایرانی در جریان آن کشته شدند یا به سرزمینهای سنینشین پناه بردند.[۱۱۰]
از سوی دیگر، گروهی با رد ادعای گروه اول، معتقدند شاه اسماعیل جوانی ۱۴ ساله بود و نمیتوان پذیرفت که حامیان وی سنی باشند و ضد مذهب خود و در حمایت از تشیع از شاه جوان حمایت کنند؛ بنابراین، در ایران آن زمان شیعیان بسیاری بودهاند که صفویه به اتکای آنان توانستهاند قدرتی تشکیل دهند و با حکومت عثمانی سنیمذهب مقابله کنند و در نهایت حکومت تشکیل دهند.
به گفتهٔ آنان، بدیهی است که استقرار و نفوذ هر مذهب در میان هر قومی تدریجی است. به نظر میرسد از زمانی که اولین ایرانی به تشیع گرایش یافته تا زمانی که تشیع در ایران فراگیر شده حدود ده قرن به طول انجامیده باشد. اتفاقاتی که طی این ده قرن به وقوع پیوست باعث فراگیری تشیع در ایران شد که میتوان آنها را اینگونه مرور کرد:
در روایتی از حسن بن علی العسکری نقل شدهاست:
«نشانه و علامتِ مؤمن (شیعه) پنج چیز است: ۱–۵۱ رکعت نماز [در شبانهروز] خواندن (۱۷ رکعت واجب و ۳۴ رکعت مستحبی و نافله روزانه)، ۲- زیارت کردن امام حسین در روز اربعین، ۳- انگشتر را در دست راست نمودن، ۴- پیشانی را در سجده بر خاک نهادن، (مهر نماز که از خاک است)۵- بسم الله الرحمن الرحیم را [در نمازها] بلند گفتن.»[۱۱۲]
یکی دیگر از نشانههای ظاهری شیعیان شهادت دادن به ولایت و خلافت بلافصل علی بن ابیطالب و امامان بعد از او در اذان (با ذکر اشهد ان علیاْ ولیالله یا نظایر آن) است؛ که شهادت ثالثه نامیده میشود. البته گواهی دادن به ولایت علی بن ابیطالب در اذان به عنوان استحباب و تبرک گفته میشود و از اجزای اصلی اذان نیست. گر چه شهادت به ولایت علی بن ابی طالب در این زمانه شعار مذهب شیعه محسوب میشود، ولی برخی مراجع تقلید معتقدند که این عبارت باید طوری گفته شود که شبیه جملات اذان و اقامه نگردد.
شیعه واقعی یکی از موضوعات مهم در الهیات شیعه است که به بیان مفهوم واقعی و تعریف شیعه میپردازد.
امام ششم شیعیان خصوصیات شیعه واقعی را چنین بیان میکند:
«یا جابِرُ! أَیَکتَفِی مَنِ انتَحَلَ التَّشَیُّع أن یَقُولَ بِحُبِّنا أهل البَیتِ، فَوَالله ما شیعَتُنا إلا مَنِ اتّقی الله وأطاعَهُ، وما کانُوا یُعرَفُون إلا بِالتَّواضُعِ والتَّخَشُّعِ وأَداءِ الأمانَةِ وکَثرَةِ ذِکرِ اللهِ والصَّوم والصَّلاة والبِرِّ بِالوالدینِ و التَّعاهُدِ لِلجیرانِ مِن الفُقراءِ وأَهلِ المَسکَنَة والغَارِمِینَ والأیتامِ وصِدقِ الحَدیثِ وتَلاوَةِ القُرآنِ وکَفِّ الأَلسُنِ النَّاس إلا مِن خَیرِ وکانُوا أُمَناءَ عَشائِرِهِم فِی الأَشیاءِ؛ یَا جَابرُ! ما یَتَقرَّبُ العَبدُ إلَی الله تبارک و تعالی إلا بِالطّاعَةِ، و مَا مَعنَا بَرائَةٌ مِنَ النّارِ ولاعَلَی الله لأحَدٍ مِنکُم حُجَّةٌ، مَن کَانِ لله مُطیعا فَهُو لَنا وَلِیٌّ و مَن کان لِلّه عَاصِیاً فَهُو لَنا عَدُوٌّ، و ماتَنالُ وِلایَتُنا بِالعَمَل والوَرَعِ»
ای جابر! آیا کسی که خود را به شیعه ببندد و منتسب کند، همین بس باشد که دوستی ما خاندان را دارد؟ به خدا جز کسی که تقوای خدا را داشته و او را فرمان برد، شیعه ما نباشد. شیعههای ما شناخته نمیشوند جز به تواضع، خشوع، امانت داری، کثرت یاد خدا، روزه، نماز، نیکی کردن به پدر و مادر، وارسی حال همسایگان نیازمند و مستمند و بدهکار و یتیم، راستگویی، خواندن قرآن و نگه داشتن زیان از مردم جز به ذکر خیر. آنها در هر چیز امین خویشان خود هستند… ای جابر! جز با اطاعت نمیتوان به خداوند تبارک و تعالی نزدیک شد و ما برات آزادی از دوزخ برای کسی نداریم و احدی را برخدا حجّتی نیست. هر که مطیع خداست، دوست ما است و هر که نافرمانی خدا کند، دشمن ماست. به ولایت ما جز با عمل و ورع نمیتوان رسید.
مذهب فقهی شیعیان دوازدهامامی به فقه امامیه مشهور است.
مرکز اسلامی شیعیان شهر ممفیس در تنسی.[۱۱۴]
مرکز تعلیمات اسلامی شیعیان (مدرسه راهنمایی و دبیرستان) در هیوستون، تگزاس[۱۱۵]
اربعین در کربلا
مقبره احمد بن موسی الکاظم (شاهچراغ) در شیراز
مرکز اسلامی آمریکا، بزرگترین مرکز اسلامی تشیع در آمریکا
حرم کاظمین آرامگاه موسی کاظم و محمد تقی از امامان شیعه
تاریخ اسلام در ایران
شیعه دوازدهامامی یا اثنیعشری نام مذهب تشیع است که به امامت ۱۲ امام پس از پیامبر اسلام، باور دارند. این مذهب را شیعه جعفری یا امامیه هم مینامند. شیعه دوازده امامی در ابتدای قرن بیست و یکم، بزرگترین شاخه از مذهب شیعه است.[۱]
امامیه یکی از مشهورترین اصطلاحهای کلامی این مذهب شمرده میشود که برگرفته از «امام» که در لغت به معنی پیشوا و کسی است که از گفتار او پیروی میشود و جمع آن «ائمه» است.[۲] حرف یاء در آخر آن یاء نسبت است به معنی منسوب به امام و چون وصف «فرقه» است مؤنث به کار میرود، یعنی فرقه امامیه؛ و «مقصود گروهی است که پس از رحلت پیامبر اسلام از «امام منصوب از جانب او» پیروی میکنند».[۳]
در اصطلاح نیز به هر گروهی که پس از پیامبر اسلام به امام منصوب معتقد است، میتوان آن را امامی نامید. در این صورت، واژه امامیه با شیعه مترادف خواهد بود، زیرا شیعه کسی است که از امام منصوب به نام علی بن ابی طالب پیروی میکنند و او را بر دیگر صحابه پیامبر اسلام مقدم میدارند.[۴]
برخی از پژوهش گران معاصر فرق اسلامی بر این باورند که بسیاری از این فرقهها که اشعری، یا ملطی و دیگران برای «امامیه» برشمردهاند، یا وجود خارجی نداشته، و واقعیت آن نوعی فرقه تراشی است، مانند «زراریه» و «هشامیه» یا بر فرض صحت، داشتن عقیده خاص در یک مسئله کلامی، مایه تعدد فرقه نمیگردد. آنچه میتواند محور تقسیم در مفهوم «امامیه» به معنی اعم باشد، اختلاف و دوگانگی در استمرار امامت و مصادیق آنها است، بنابراین فقط میتوان «زیدیه» و «اسماعیلیه» و «واقفیه» را از فرق شیعه شمرد. شاید انگیزه برای تکثیر فرق، تحقق بخشیدن به حدیث معروف که امت اسلامی را به هفتاد و سه فرقه میرساند بودهاست.[۱۴]دستگیری تبریزیان
پیروان مکتب امامت معتقدند که پس از درگذشت پیامبر اسلام نیاز بشر به وصی الهی منتفی نمیشود و به همان دلیل که خدا انبیاء را برانگیخته، از میان آنها وصیهایی هم برمیگزیند تا مردم را هدایت کنند. شیعیان دوازدهامامی با استفاده از قرآن و به استناد سنت پیامبر[۱۵] به دوازده وصی معصوم، که از اهل بیت محمد هستند؛ به عنوان جانشین منصوب او، تا روز قیامت ایمان آوردهاند.[۱۶]شیعیان با استناد به حدیث جابر و احادیث متواتر معتقدند ائمه ۱۲ فرد مشخصی هستند که از جانب خدا و از زمان پیامبر با نام معرفی شدهاند و عبارتاند از:
شیعه دوازده امامی معتقدند که امامت یکی از اصول دین است و آن که ایمان با اعتقاد به آن کامل میشود. هم چنین معتقدند که امامت همچون نبوت لطفیست از جانب خداوند و باید در هر عصر پیشوا یا همان امام وجود داشته باشد تا بشریت را بعد از پیامبر هدایت بنماید.
پیشوا صلاحیاتی هم چون پیامبر دارد مثل ولایت بر مردم، داد و ستد کردن بینشان ونیز رفع ظلم و ستم از میانشان؛ بنابراین امامت امتداد پیامبریست و همان دلیلی که نبوت را ضروری میسازد امامت را نیز ضروری میکند.
امامزاده هلال ابن علی در آران و بیدگل
سلطان علی ابن محمد باقر در مشهد ارهال
حرم فاطمه معصومه
حرم علی ابن موسی در مشهد
مسجد جمکران از اماکن مورد احترام شیعیان در قم
امامزاده شاه چراغ در شهر شیراز
امامزاده ای در شهر مارنئولی گرجستان
مرتضی کهنسال روحانی مدعی طب اسلامی با حکم دادگاه ویژه روحانیت در لنگرود (استان گیلان) بازداشت شد.
به گزارش میزان، مرتضی کهنسال روحانی مدعی طب اسلامی در لنگرود بازداشت شد.
مرتضی کهنسال مدعی طب اسلامی در اقدامی عجیب با ورود به بخشهای مختلف بیمارستانی در گیلان ضمن به سخره گرفتن توصیهها و دستورات پزشکی از خود فیلمهایی گرفته بود که نشان میداد مشغول مداوای بیماران مبتلا به ویروس کرونا است.
این اقدام واکنش افکار عمومی و جامعه پزشکی را در پی داشت و دادگاه ویژه روحانیت حکم بازداشت این روحانی مدعی طب اسلامی را در همان نخستین روزهای سال جاری صادر کرد.
بر همین اساس مرتضی کهنسال روز گذشته در لنگرود بازداشت و در حال حاضر در بازداشتگاه به سر میبرد.دستگیری تبریزیان
نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع است.
ما را دنبال کنید.
فارس نوشت: براساس اعلام دادسرای ویژه روحانیت عباس تبریزیان در خارج از کشور سکونت داشته و خبر بازداشت وی صحت ندارد.
در پی انتشار خبر بازداشت عباس تبریزیان در فضای مجازی، دادستانی ویژه روحانیت اعلام کرد که مطلب منتشر شده از اساس کذب است و حسب اطلاع واصله، مشارالیه در خارج از کشور (شهر نجف اشرف) ساکن است.
در روزهای گذشته تصویری از عباس تبریزیان چهره جنجالی طب سنتی منتشر شد که وی در حال سوزاندن کتاب اصول طب داخلی هاریسون است.
۲۳۵۲۳۲
علیبابا پس از گذشت شش ماه از اعلام دورکاری، تجربه خود در حوزه منابع انسانی، فنی و پشتیبانی را به اشتراک گذاشته است.
دستگیری تبریزیان
وقت طلاست، این جمله را در طول زندگی بارها شنیده ایم امروزه با توجه به مشکلات زندگی و دغدغه های کاری زیاد اهمیت این موضوع بیشتر قابل درک است. با توجه به پیشرفت های روزافزون و تغییر سبک زندگی، ناگزیر به انتخاب روش هایی هستیم تا زمان بیشتری جهت برنامه ریزی برای ضروریات زندگی داشته باشیم.
تمامی حقوق این سایت برای خبرآنلاین محفوظ است.
نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع است.
Copyright © 2018 khabaronline News Agancy, All rights reserved
قم_ ایرنا_ دفتر تبریزیان روحانی مدعی طب اسلامی با صدور بیانیهای نسبت به حکم جلب مرتضی کهنسال، از مدعیان این نوع فعالیت که بتازگی حضور وی نزد بیماران مبتلا به کرونا و خوراندن ماده ای نامشخص به آنان، جنجال بسیار آفرید، واکنش نشان داد.
در این بیانیه که در کانالهای خبری منتشر شده، آمده است: “متاسفانه با خبر شدیم که یکی از بیمارانی که این فعال طب اسلامی ملاقات کرده و کمی گلاب محمدی جهت کاهش استرس و اضطراب ناشی از ترس ایجاد شده توسط پزشکان از ویروس کرونا به او دادند، فوت نمودند”. در این بیانیه ادعا شده است که “کهنسال هیچ دخالت درمانی برای این افراد انجام نداده و هیچ داروی خاصی برای بیماران تجویز نکردهاند، صرفا جهت کاهش اضطراب و استرس بیماران به آنها مقداری گلاب جهت بوییدن دادند که در تحقیقات متعدد موثر در کاهش استرس و اضطراب است”. پیش تر برخی کاربران فضای مجازی گزارش کرده بودند که در روز اول فروردین فرد معممی بدون کسب مجوز و رعایت نکات ایمنی وارد بیمارستان شهید بهشتی انزلی شده و با ادعای درمان از طریق طب اسلامی از بیماران خواسته بود که ماسکشان را کنار بزنند و محلولی را بهصورت بیماران میزد و از این اقدام خود فیلم تهیه کرده و در فضای مجازی منتشر کرد. وی در فیلم منتشر شده توسط خودش در شبکههای اجتماعی، با انگشت غیربهداشتی خود در ظرفی میزند که به گفته این کاربران، شاید با همین انگشت به صدها نفر دیگر هم زده است سپس همین انگشت را دور لب و بینی بیمار بیدفاع کشیده همین انگشت پر از عفونت را مجددا به اطراف دهان و بینی بیمار دیگری میکشید و پزشکان را ناتوان از درمان عنوان کرده و به سخره گرفته بود. سازمان نظام پزشکی کشور نیز در پی این موضوع به حضور مدعیان طب اسلامی بر بالین بیماران مبتلا به کرونا اعتراض کرد و آن را مصداق بارز تشویش اذهان عمومی دانست و خواستار برخورد مقامهای قضایی با این مساله شد. محسن شریفی جوانی که مورد عیادت این مدعی طبابت اسلامی قرار گرفته بود، صبح روز گذشته در بیمارستان انزلی درگذشت. رسانه ها از صدور حکم جلب کهنسال از سوی مقام قضایی استان گیلان خبر داده اند اما هنوز گزارشی از بازداشت احتمالی وی یا دیگر اقدامات مشابه قضایی علیه این فرد منتشر نشده است. /
رشت – ایرنا – در پی مرگ یکی از بیماران عیادت شده توسط یک فرد معمم مدعی طب اسلامی که با ادعای…
سنندج – ایرنا – در پی گودبرداری و خاکبرداری از یک قطعه زمین برای ساخت…
اهواز – ایرنا- استانداری خوزستان در واکنش به سخنان حجت الاسلام پناهیان…
دستگیری تبریزیان
کرج- ایرنا- مدیرکل قرآن،عترت و نماز وزارت آموزش و پرورش اعلام کرد:…
کرج – ایرنا – کارشناس کنترل ترافیک پلیس راه البرز گفت: به منظور تخلیه…
همدان- ایرنا- مدیر اداره جهاد کشاورزی ملایر گفت: امسال ۴۷ مورد طرح…
کرج – ایرنا – رییس پلیس راه البرز وضعیت ترافیک درجاده های این استان…
بیرجند – ایرنا – فرمانده انتظامی استان خراسان جنوبی از کشف یک تن و…
اردبیل – ایرنا – مدیرعامل سازمان صنایع کوچک و شهرکهای صنعتی کشور…
بندرعباس- ایرنا- رییس سازمان صنعت، معدن و تجارت هرمزگان گفت: ۵۶۴ طرح…
گرگان – ایرنا – مدیرعامل شرکت شهرکهای صنعتی گلستان گفت که اکنون…
نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع است
0