دسته‌ها
پستها

دوجنسه بودن از چه سنی مشخص می شود

دوره مقدماتی php
دوجنسه بودن از چه سنی مشخص می شود
دوجنسه بودن از چه سنی مشخص می شود

به گزارش سایت خبری ساعد نیوز و به نقل از سلامت آنلاین: 
در این بخش از ساعد نیوز به بیماری دو جنسیتی پرداخته شده است.دوجنسیتی ها نه روان پریش اند، نه فاسد و منحرف جنسی و نه مجرم، بلکه انسان های بی دفاعی هستند که برای تعیین جنسیت واقعی خود از همان اوان کودکی دچار سردرگمی بوده اند، منزوی شده اند و بعد از بلوغ هم نتوانسته اند با روانی که کاملا در تضاد با جسم است، سازگار شده و به طوری طبیعی زندگی کنند.
فرهنگ عمومی ما، شناخت علمی و دقیقی درباره هیچ یک از گونه های اقلیت جنسی ندارد، بنابراین در مواجهه با گرایش های جنسی خارج از عرف و تبیین این موارد به خَلط و آشفتگی دچار می شوند. معمولا قضاوت های نابجا و رفتارهای نامناسب و دون شان و شخصیت انسانی که نسبت به این افراد روا می شوند، آنچنان دردناک هستند که به جای مرهم بودن بر درد این افراد، موجب بروز نابهنجاری ها و آسیب های عدیده ای می شوند که پیامدهای منفی و ناگوار آن، درنهایت دامن گیر تمامی احاد جامعه خواهد شد.

در اولین گام لازم است تفاوت اساسی بین دو اصطلاح جنس (s.e.x) و جنسیت (gender) از یکدیگر باز شناخته شوند.این دو اصطلاح از جمله واژگان زبان شناختی هستند که در جملات و گفتار ما نقش هایی چون «اسم»، «ضمیر» و «صفت» را ایفا می کنند؛ از سوی دیگر، واژه هایی چون «پسر» و «دختر» و یا «زن»، «مرد»، اسامی از پیش تعیین شده و هویت سازی هستند که به خودی خود، بار معنایی خاصی به همراه داشته و نقش، جایگاه و آینده فرد در جامعه را نیز رقم می زنند.

روان شناسان تعیین هویت جنسی افراد بر اساس اندام های جنسی، هورمون ها، نوع کروموزوم ها و خصایص زیست شناختی را جنس و تعیین جنسی فرد بر اساس رفتار، تمایلات، هیجان ها و همچنین هویت اجتماعی و فرهنگی را جنسیت (gender) تعریف می کنند و دوجنسیتی ها (transgender) افرادی هستند که کاملا به نوع جنسیت خود(مؤنث / مذکر) واقف بوده اما حاضر نیستند آن را بپذیرند، در واقع دوجنسی یا اختلال هویت جنسی، اختلالی است که فرد مبتلا به آن در جسم یک جنسیت، با هویت و روحیات جنسیت دیگر زندگی می کند و همواره نیز به لحاظ این دوگانگی دچار احساس آشفتگی و حیرانی است. توازی و توازن میان جنس و جنسیت باعث می شود در رفتار جنسی فرد هم نابهنجاری و یا رفتارغیرعرفی مشاهده نشود، مثلا وقتی فرد با شرایط بیولوژیک یک زن به دنیا می آید و در جامعه به عنوان یک زن رشد می کند، در خودشناسی و خوداگاهی هم خویش را زنی با علایق و احساسات زنانه و رفتار و منش متعلق به گروه های زنانه می شناسد قطعا می تواند تا پایان عمر در این گروه جنسی و جنسیتی باقی مانده و ایفای نقش کند، اما اگر میان جنس و جنسیت توازی و توازن نباشد، هرچند که فرد جنس خود را مردانه/ زنانه می بیند، اما جنسیت خود را متفاوت قلمداد کرده و تصور می کند جسم و جنس آن مطابق با جنسیتش نیست. معمولا این افراد احساسات، هیجانات و عواطف جنسی واقعی خویش را در قالب بدنی زندانی می بینند که به اشتباه در کالبد آن جسم قرار گرفته است.
اینان به عضویت در گروههای جنسیتی مخالف جنس خود، تمایل افراطی دارند اگر چه کمتر در آن نیز پذیرفته می شوند. آرزو و اصرار شدید برای شناخته شدن و بودن در نقش جنس مخالف و ناراحتی و عذاب فرد از جنسیت فیزیکی خود در رفتار اجتماعی از مهمترین مشخصه های شناخت افراد مبتلا به این بیماری است. دوجنسی ها از لحاظ بیولوژیک و ژنتیک یک زن کاملا سالم و یا یک مرد کاملا سالم هستند، یعنی اندام های جنسی داخلی و خارجی را دارند، اما به لحاظ ذهنی، فکری و عاطفی، به هیچ وجه خود را متعلق به جنسیت آناتومیک خود نمی دانند و هرگز نیز حاضر به پذیرش ظاهر فیزیکی خود نیستند؛ به دیگر سخن، بیمارعلیرغم داشتن کالبد زنانه، خود را مرد می داند و می خواهد به یک مرد تبدیل شود و یا با وجود کالبد مردانه، خود را زن می داند و می خواهد به یک زن تبدیل شود. عدم رضایت از پذیرش کالبد حقیقی خویش در مبتلایان به این اختلال، به قدری است که فرد در زندگی شخصی و اجتماعی اش نیز، دچار مشکلات و نابهنجاری های جدی می شود.
معمولا مبتلایان به این بیماری، با تمام وارونگی ها خود را متعلق به جنس مخالف می دانند و به تغییر جنسیت خود تمایل افراطی دارند یا اینکه همیشه در تلاش هستند به عنوان جنس دیگری در جامعه شناخته شوند، به همین نیز ممکن است از پذیرش نقشهای اجتماعی جنسیت حاضر خود( مرد/زن بودن، پدر/مادر بودن خواهر/برادر بودن و …) به شدت امتناع کنند، در پوششی از جنس مخالف در جامعه حضور یابند (اگر چه این پوشش هم به طور کامل مایه رضایتشان نیست) یا رفتارهایی برخلاف جنسیت خود داشته باشند، از این رو، تغییر جنسیت، با اخذ مجوز قانونی واز طریق انجام عمل های جراحی، تنها اقدامی است که می تواند جسم فرد مبتلا به این اختلال را با هویتش یکسان کند، مثلا فردی که از نظر روحی زن اما به لحاظ جسمی مرد است، باید جسم او نیز به یک زن تغییر یابد.
تغییر جنسیت برای دوجنسی ها بسیار ضروری است چرا که بیزاری از جنس فعلی، نه تنها زندگی را برای آنان جهنم می کند، بلکه اسیر بودن در قفس تن باعث می شود همواره احساس ناخوشی و بیماری داشته باشند. دوجنسی ها تنها به خاطر عدم رضایت از جسم و جنس خود و نارضایتی از مسئولیتهای شخصی و اجتماعی همراه آن، نه به دلیل میل جنسی متفاوت از جسم و جنس خود، اقدام به تغییر جنسیت می کنند، تغییر جسم با جراحی، باعث می شود جنسیت آنها از کالبد ناهمگونشان رهایی یابد و با جنس واقعی شان همگونی پیدا کند؛ البته گاهی با دوجنسی هایی مواجه هستیم که هرگز اقدام به درمان های پزشکی مخصوصا جراحی آلت تناسلی نمی کنند.

عوامل زیست شناختی، اجتماعی- فرهنگی و روان شناختی از جمله علتهای پدید آمدن پدیده ترا جنسی است که در این میان عوامل زیست شناختی مهم ترین عامل پیدایش این بیماری محسوب می شود. درباره علل زیست شناختی، توجه به سه فاکتور ژنتیک و وراثت (62 درصد در بروز این پدیده نقش دارد)، هورمون ها بویژه در دوران جنینی، اختلالات ساختمانی و عملکرد مغزی بخصوص در ناحیه هیپوتالاموس بسیار حائز اهمیت است. روان شناسان اگرچه علل اجتماعی – فرهنگی و روان شناختی را ازجمله فاکتورهای مهم در بروز و پیدایش دوجنسی می دانند اما با این حال معتقدند این عوامل به خودی خود نقش مستقیمی در بروز این اختلال نداشته بلکه به عنوان سائق و تسریع کننده توانسته اند به ظهور این بیماری در فرد مستعد دامن بزنند.

براساس دستورالعمل های تشخیص بیماری های روانشناختی(DSM-V)، فردی نامزد دوجنسی است که دو نشانه از چهار نشانه زیر را به مدت بیش از شش ماه تجربه کند:

دوجنسه بودن از چه سنی مشخص می شود

متاسفانه درک این پدیده برای برخی از تحصیل کرده ها و حتی پزشکان هم بسیار سخت است، بنابراین پذیرش یکباره و بی چون وچرای این حقیقت تلخ و کنارآمدن با جنسیت جدید فرد از جانب خانواده و بستگان نزدیک تا اندازه ای دور از انتظار است. معمولا اطرافیان یک دوجنسی، کمتر این موضوع را درک می کنند، آنها نمی توانند به یقین این مطلب برسند که مثلا فرزند دخترشان با تمام ویژگی های زنانه ای که دارد باید به مرد شدن فکر کند، برای آنها غیر قابل درک و تحمل است که به عمل تغییر جنسیت فرزندشان رضایت بدهند و پس از جراحی هم، زنی از خانواده را از دست بدهند و مردی را بپذیرند که صرفا حاصل یک عمل جراحی است. پذیرش این وضعیت در جوامع ایدئولوژیک گرا، سنتی و مردسالار چندین برابر دشوارتر است، محدودیت ها و قید و بندهای تعریف شده در روابط زن و مرد از یک سو و همچنین منافی فرهنگی بودن این پدیده و پایبندی به برخی از تفکرات اعتقادی چون “عمل جراحی تغییر جنسیت، عین کفر گفتن به خدا و دخالت در کار اوست” از سوی دیگر، باعث می شود این عمل نه تنها امری قبیح قلمداد شود بلکه جنسیت پس از عمل جراحی هم، مصنوعی و به اصطلاح من درآوردی فرض شده و به عنوان هرزگی و یا مد دنیای جدید،هرگز مورد توجه و پذیرش قرار نگیرد.
دوجنسی ها، منحرفان جنسی نیستند، بلکه بیمارند
معمولا در بسیاری از جوامع، صحبت کردن درباره مسائل جنسی تابو و از مقوله محرّمات است. هر جامعه تعریف مشخصی از رفتار جنسیِ عرف و گرایش های جنسی دارد، عموما گرایش های جنسی خارج از عرف مذموم تلقی می شوند و فرصتی نیز برای طرح بحث و بازشناسی این موضوع نیست، اهمیت بی توجهی به این امر تا بدان جایی است که در برخی از جوامع برای سرپیچی کنندگان قوانین سخت گیرانه ای هم در نظر گرفته می شود، اگر چه گاه دیدگاه تسامح گرایانه هم وجود دارد اما معمولا گرایش های جنسی نامتعارف، تهدیدکننده حیات و بقای بشر هستند که به بنیان افکنی خانواده و نهایتاً سبب تباهی و سقوط بشریت منجر می شوند. بنابر این اصل، پدیده تراجنسی در بیشتر جوامع و نزد توده مردم قابل درک و شناخته شده نیست؛ معمولا تراجنسی ها در شمار همجنس گرایان و افرادی نامعمول و سنت شکن طبقه بندی می شوند که اغلب مشکل عمیق آنان مترداف با لذت گرایی، هرزه و فاحشه، منحرف و بی قید و بند معنا و مورد تفسیر قرار می گیرد که قطعا این وضعیت برای توالی نسل بشریت هم، تهدیدی جدی به شمار می آید.
بی تردید با این اتهامات، دیگر مجالی برای توضیح و تفسیر برخی رفتارها و تمایز آنها با برخی بیماری ها باقی نمی ماند چرا که جامعه هر دو را به یک شکل می بیند و از خود می راند. حال آن که، به کمک یافته های پزشکی و روان شناختی دریافته ایم که وراثت و فاکتورهای بیولوژیک در بروز دوجنسی نقش مهمی دارند و این گروه متمایز از منحرفان اخلاقی و اجتماعی هستند، باید به یاری این بیماران بشتابیم و با تداخل درمانهای پزشکی و روانشناختی به تطابق جنس و جنسیت در این افراد کمک کنیم.

a href="https://toplearn.com/courses/web/%D8%AF%D9%88%D8%B1%D9%87-%D9%85%D9%82%D8%AF%D9%85%D8%A7%D8%AA%DB%8C-php">دوره مقدماتی php

دوجنسی ها معمولا در انزوا بسر می برند، زیرا در اجتماعاتی مانند خانواده، دوستان و آشنایان به عنوان فردی غیرعادی پنداشته شده و هرگز نمی توانند جایگاه واقعی خود را کسب کنند، معمولا از اضطراب، افسردگی و خشونت رنج می برند و نسبت به تغییر جنسیت خویش دلشمغولی های ذهنی بسیار دارند، تا آنجایی که عوامل فرهنگی و اجتماعی القا شده، هرگز باعث نمی شود آنها به جنس فعلی خود قانع شوند و از اندیشه تغییر آن منصرف گردند. رویای تغییر جنس را تنها به این امید در ذهنشان می پرورانند که از آن طریق بتوانند به آرامش روحی و روانی برسند و در گروه همجنس مطابق با جنسیت خود عضویت دایمی داشته باشند.
اهمیت تغییر جنس و تن دادن به جراحی های سخت، آنقدر زیاد است که اگر این کار صورت نگیرد، تعارض میان جنس و جنسیت آنها را تا بزهکاری، اعتیاد و نهایتا خودکشی پیش می راند. البته مخاطرات پیش از عمل تنها یک روی سکه است در دیگر روی آن باید از مشکلات بعد از جراحی دوجنسی ها هم سخن گفت. دشواری های زندگی یک تراجنس، پس از عمل جراحی هم پایان نمی پذیرد.
هماهنگ و تطبیق شدن با جامعه و گروههای جنسی/ جنسیتی یکی از مهمترین مشکلاتی است که این افراد با آن دست و پنجه نرم می کنند. شبکه روابط یک دوجنسی تا پیش از عمل جراحی چیزی متفاوت تر از بعد جراحی است مثلا اگر فرد مبتلا تا به دیروز در نقش مرد یا زن، شوهر یا همسر، مادر یا پدر، خواهر یا برادر و دختر یا پسر ایفای نقش می کرد، پس از جراحی قرار است به گونه ای کاملا متضاد با قبل رفتار کند، بنابراین بروز مشکلات عاطفی و روانشناختی اجتناب ناپذیر است و آینده، هویت اجتماعی و جایگاه آنان را به مخاطره می اندازد، اگر چه دشواری های این مسیر برای اطرافیان فرد مبتلا هم بسیار جانکاه است. از این رو لازم است پیش از تصمیم و اقدام به جراحی، فرد و خانواده اش تحت حمایت های تخصصی پزشکان، پرستاران و روانشناسان مجرب قرار گیرند.

به فردی دو جنسه میگوئیم که در حالتی میان دو جنس مذکر ومؤنث متولد شده باشد و بطور کلی یا جزئی اندامهای تناسلی مردانه و زنانه داشته باشد. در اصطلاح لاتین به این افراد هرمافرودیت یا انترسکسوال می گویند.

واژه هرمافرودیت hermaphrodite که به معنای موجود دو جنسه میباشد در اصل یونانی بوده است. Aphrodite یکی از خدایان اسطوره ایی یونان و Hermes که مرکب از دو واژه الهه های افسانه ایی یونان میباشد.

نکته جالب اینکه انسانهای دو جنسه خودشان را به عنوان موجودی با یک جنس قبول دارند.

آمار رسمی نشان میدهد که از هر دو هزار کودک در امریکا؛ یک نفر دو جنسه به دنیا می آید.

اگر واقعا از هر دوهزار نفر یک نفر دوجنسی هست آنگاه این افراد در کجا هستند؟ چرا از آنان و زندگی شان اطلاعات بیشتری در دست نیست ؟

دوجنسه بودن از چه سنی مشخص می شود

واقعیت اینست که این افراد درگیر مسائل شخصی که در اطرافشان اتفاق می افتد هستند. در واقع گروه نسبتا کوچکی از دو جنسی ها در جهان وجود دارند که تعداشان به طور منظم در حال افزایش است اما اکثریت آنان در انزوای کامل بسر میبرند که دلایل اصلی این انزوا را می توان ترس و خجالت عنوان کرد .

این افراد اکثرا از سوی خانواده، اطرافیان و حتی جامعه طرد میشوند و به همین دلیل تصمیم میگیرند زندگی در سکوت و خاموشی به دور از اینکه در معرض عموم مردم باشند را ادامه دهند. البته تعدادی از این افراد سعی میکنند که با عمل های جراحی خود را از این حالت رها کرده و تبدیل به موجودی با یک جنسیت خاص شوند ولی بدلیل پیچدگی های این مسئله که از زمان شکل گیری جنین در رحم مادر تا تولد اتفاق می افتد معمولا نتایج این عمل ها رضایت بخش نیست.

ترانس سکشوال فردی است که تناسب بین معادله ی بین آلت تناسلی و جنسیت خود را قبول ندارد و تضادی بین این دو می بیند. به زبان ساده تر٬آن بخش از مغز انسان ترانس سکشوال که به هویت جنسی مربوط می شود و آن را تبیین می کند٬ در تضادی کامل با ساختار فیزیکی بدن و شکل و شمایل آلت جنسی او قرار دارد.

این تضاد به این گونه نیست که فرد خودش تصمیم بگیرد -یا فکر کند- که ترانس سکشوال است و از جنبه ی روانی خیلی عمیق تر از این هاست. به عبارت دیگر، یک ترانس سکشوال از جهت نگاه به خود و به هویت و جنسیت خود، براین باور است که فیزیک او (بدن٬،تن، و آلت تناسلی) با درونش (روح٬،جان و روان او) همخوانی ندارد.

یک « ترانس سکشوال با ظاهر مردانه» بر این باور است که او وجوداً یک زن است، اما «اشتباهی»در بدن یک مرد زاده شده و یک «ترانس سکشوال با ظاهر زنانه» هم فکر می کند که او روحاً و باطناً یک مرد است و اشتباهاً در یک جسم زنانه گنجانده شده است. فرد ترانس سکشوال از این دوگانگی درون و بیرون خود رنج می برد و می خواهد هر چه زودتر روان خود را از این جسمی که به وی تعلق ندارد نجات دهد. پس با خوردن داروها و قرص های هورمونی سعی می کند جسم خود را به شکلی تغییر دهد که هر چه بیشتر با درونش همخونی داشته باشد. اما او زمانی به آزادی و رهایی کامل می رسد که با عمل جراحی تغییر جنسیت بدهد و خود را از شر آلت تناسلی ای که با آن احساس بیگانگی می کند رهایی بخشد. چرا که تفاوت بین آلت جنسی فرد و جنسیت و هویت جنسی او، به یک تضاد عمیق ذهنی تبدیل می شود که از جهت روحی و روانی عواقب ناگواری بر او دارد. لذا او می خواهد هر چه زودتر خود را از این گرفتاری و مخمصه نجات دهد. چنین فردی معمولاً از همان سنین کودکی(پنج تا ده سالگی)متوجه اختلاف و تضاد گفته شده می شود٬اما به صورت گنگ و نامفهوم. و شاید در همان سنین کودکی، صادقانه و براساس شناخت و درک خودش حرکات و اداها و رفتارهای آن جنسی را در پیش بگیرد که از نظر ذهن و روان،٬خود را تعریف می کند٬(نه آنطور که ساختمان ظاهری بدنش نشان می دهد). اما والدین و یا اطرافیان آنرا نامناسب و حتی عجیب می بینند. مثلا اگر این کودک از نظر شکل آلت تناسلی پسر باشد٬به پوشیدن لباس دخترانه رو می آورد، (اگر خواهر نداشته باشد٬ به لباس مادر رو می آورد) و البته گاهی بعضی خانواده ها هم با یک شوخی از کنارآن می گذرند که «بچه» است و نمی فهمد. البته این را همین جا باید اضافه کنیم که برخلاف تصور رایج، هر کودکی که در سنین اولیه لباس جنس مخالف می پوشد، حتما یک ترانس سکشوال یا همجنسگرا نخواهد شد.

کمتر کسی پیدا میشود که در طول عمرش دست کم یک مرد زن نما ندیده باشد. عکس العمل رایج مردم در مواجهه با این انسان ها غیر معمول، تعجب، نگاه های خیره وحتی لبخند های معنی دار است. بسیاری از ما این افراد را با همجنس بازها اشتباه میگیرم. در حالی که ترانس سکشوالیته یک اختلال کاملا متفاوت است. هرمافردویت ها افرادی هستند که با اعضای جنسی مبهم به دنیا آمده اند. آن ها تا زمانی که تحت عمل جراحی قرار نگیرند نه زن به حساب می آیند، نه مرد. هم جنس بازها نیز هم از گرایش غیر طبیعی به همجنس خود رنج می برند اما آن ها از لحاظ هویت جنسی مشکلی ندارند. مثلا یک مرد همجنس باز خودش را مرد میداند در صورتی که یک ترانس سکشوال با وجود اینکه با اندام ها و کروموزم های جنسی و کامل بی نقص یک مرد یا یک زن به دنیا می آید، از لحاظ روانی و ذهنی، خودش را متعلق به جنس مخالف میداند.

به قول پرفسور بهرام میر جلالی ، این اختلال هویت جنسی نیست، بلکه واژگونی هویت جنسی است. چون میان جسم و روان این بیماران اختلال صدرصد وجود دارد به علاوه افراد دیگری هم هستند که اختلال هویت جنسی دارند اما ترانس سکشوال نیستند.

آنها همانند ما به تمامی نیازهای روحی – روانی و عاطفی و احساسی احتیاج دارند . نکته ایی که در اینجا باید آن را مد نظر داشته باشیم این است که باید از نگاه کردن به این افراد به عنوان انسانهای عجیب وغریب و اشتباهات زیست شناسی اکیدا خودداری کنیم. آنها در واقع مظهر طبیعی خلقت خداوند هستند و اگر خداوند نمی خواست؛ این افراد بدین شکل بدنیا نمی آمدند.

هویت هر انسانی از چندین بخش تشکیل شده است؛ هویت اجتماعی، هویت قومی،ملی، سیاسی و …. هویت جنسی هم بخشی از هویت فرد است. مرکز اصلی بدن که تعریف انسان از هویت خود -از جمله هویت جنسی – را بر عهده دارد، در مغز واقع شده است.

افراد ترانس سکشوال احساس میکنند که روان آنها در پیکری با جنسیت دیگری زندانی شده. این تضاد درونی اغلب در سنین کودکی شروع شده و با افزایش سن بلوغ وقتی که پیکر آنها شروع به تکامل بیشتری کرده و مردانه تر و یا زنانه تر میشود بیشتر میشود.

ترانس سکشوالیته در وهله اول به هویت شخص مربوط میشود و نه چندان به جنسیت. البته شکی در آن نیست که این مسئله اثراتی بروی زندگی جنسی فرد به جای میگذارد. احساس پریشانی و ترس درونی در بسیاری از ترانسها چنان شدید است و خود را چنان در بن بست احساس میکنند که بعضی از آنها تنها راه باقیمانده را اقدام به خودکشی میبینند.

ترانس هویت یک بیماری نیست، بلکه یک پدیده شناخته شده علمی است که دلائل متعددی میتواند داشته باشد. انتخاب تغییر جنسیت “امری تفریحی نیست و هیچ انسانی لزومأ بر سر مزاح اقدام به این کار نمیکند”. فرد یا ترانس هویت است و یا که نیست, او با این پدیده به دنیا میآید.

طبیعی است که فرد در مراحل اول شناخت ترانس هویتی خود و گذر از مرحله شناخت به مرحله قبول واقعیت حمل کردن ترانس هویتی در خود, غالبا سعی به تبدیل پوشش ظاهری و آرایشی خود به پوشش ظاهری جنسیت مورد آرزوی خود میکند و گاه با آرایشهای غلیظ و در حد اغراق سعی به نشان دادن هویت اصلی خود میکند. قابل توجه است که شدت این رفتار جوابگوی سنجش مناسبی برای بیان فشار درونی که فرد متحمل آن است نیست. ترانس هویتی بیماری نیست ولی تحمل فشارهای شدید روانی,دردهای درونی, لمس درونی از هم پاشیده و قبول این واقعیت تلخ که در بدنی غریب گیر افتاده اند این پدیده را به شکلی از بیماری نزدیک می کند.

به این دلیل که فرضاً یک پسر/مرد ترانس سکشوال چون روحاً و جاناً و طبیعتاً خود را یک زن می داند و بدن پسرانه/مردانه ی خود را به رسمیت نمی شناسد، تمایل جنسی به یک مرد را هم دال بر همجنسگرا بودن خود نمی داند، بلکه بالعکس؛ می گوید من زنی هستم که به جنس مخالف خودم (مرد) گرایش دارم، هرچند که روح و جانم در یک بدن اشتباهی گرفتار آمده باشد. آنچه که یک ترانس سکشوال می خواهد این است که تناسب فیزیکی بدن و آلت تناسلی خودش با روان و احساس و جان درونش یکی شود و بعد از عمل جراحی٬ می خواهد با یک نفراز جنس مخالف ازدواج نماید. یعنی اگر دختر ترانس سکشوال بوده، بعد از تغییر جنسیت و مرد شدن با یک زن ازدواج می کند و یک پسر ترانس سکشوال بالعکس. تضادی که فرد ترانس سکشوال از همان دوران کودکی مابین ماهیت درونی و بیرونی (ظاهر و باطن) خود حس می کند، درد و رنج، تنهایی و انزوا، و فشار زیادی به او تحمیل می کند و او گیج و منگ از این قائله، نه تنها نمی داند چرا باید وضع این گونه باشد، بلکه ناآگاهی اطرافیان، شماتت، تحقیر، سرزنش و سرکوفت های خانواده و اطرافیان هم مزید بر علت می شود و بر رنج او می افزاید. و متأسفانه همین مشکلات در نهایت بسیاری از ترانس سکشوال ها را در همان سنین جوانی به سمت خودکشی می کشاند. چرا که قادر نیست یکبار برای همیشه به این تضاد و تناقض ظاهری و باطنی خود پایان دهد. افراد ترانس به وفور با کمک روانپزشک سعی و آزمایش کرده اند که ساختار بیولوژیکی بدن خود را دوست بدارند و بپذیرند ولی این گونه آزمایشها همیشه با نتیجه منفی روبرو شده و در بعضی موارد حتی به خودکشی خاتمه پیدا کرده. در اغلب موارد تنها راه برای ترانس هویت انجام سلسله ای از معالجات روانی، هورمونی و عملهای جراحی به منظور تغییر جنسیت قرار دارد. که بدین ترتیب پیکر او با هویت او تطابق پیدا کند. هر چند که این معالجات به ندرت نتیجه صد در صد را به همراه میاورد ولی از این طریق کمکهای زیادی میتواند به او شود و در اغلب موارد او خوشبخت تر زندگی میکند.

برای پزشکان و روانشناسان پدیده ترانس سکشوالیته همیشه مورد معما بوده است. اجازه بدهید برای درک و فهم بهتر این پدیده نگاهی دقیقتر به عوامل احتمالی که موجب این پدیده میشوند بپردازیم. در این مورد تئوریهای مختلفی مورد بحث قرار داده شده که در زیر به آنها میپردازیم.

این تئوری بر این تصور است که جنسیت فرد از بدو تولد مشخص نیست و این فرهنگ است که ما را مجبور به ایفای رل یک جنسیت مشخص میکند. بر اساس جمله معروف سیمون دبورا: (on ne nait pas fame,on le devient) فرد زن متولد نمیشود، بلکه به زن تبدیل میشود. بر اساس این تئوری ترانسها افرادی هستند که جنسیت دوگانه را از بدو تولد در خود حفظ کرده اند. در دنیای امروز این تئوری تا حد زیادی مردود به شمار میآید. نه تنها حقایق بیولوژیکی متعددی در مقابله با آن قرار دارند، بلکه بسیاری از ترانسها آن را نیز رد میکنند. آنها خود را نامشخص احساس نمیکنند بلکه به قوت میتوان گفت که خود را حتی زن تر از یک زن و یا مرد تر از یک مرد معمولی تصور میکنند. مشکل آنها خارج از این مسئله است و آن اینکه پوشش بدن آنها با فهم شجصیتی که از خود دارند تطابق ندارد.

پدر همیشه آرزوی داشتن فرزند پسری را داشته و به این دلیل دختر خود را “مردانه” تعلیم و تربیت میکند و یا بر عکس.

بر طبق این تئوری بعضی از خانمها به دلیل رهائی از تبعیض جنسیتی به عمد هویتی مردانه برای خود انتخاب میکنند.به عنوان نمونه ای معروف میتوانیم از ژاندارک یاد کنیم.

رشد و تکامل دستگاههای تناسلی مردانه و زنانه از طریق کنترل هورمونها و به همچنین مراکز مربوطه در مغز انجام میگیرد که در نتیجه آن احساس جنسیتی ما با شکل ساختاری پیکر ما همسوی و یگانگی پیدا میکند. اگر در دوران جنینی در این مکانیسم اشتباهی بوجود بیاید، پیدایش نقصهای ژنتیکی مختلفی را میتوان احتمال داد. اگر مادر در دوران بارداری تحت تأثیر محیط استرس قرار داشته باشد میتواند یکی از عوامل نقص کار مکانیسم هورمونی در جنین باشد. تکامل دستگاههای تناسلی مردانه یک کودک دارای X_Y کروموزوم ناقص صورت میگیرد یا اینکه زمان تولد کودک دارای هر دو نوع ارگانهای تناسلی مردانه و زنانه میباشد و یا تکامل بدنی مردانه است ولی مغز عمل و عکس العمل زنانه احساس میکند. روند این پدیده ها میتوانند دلیلی برای بوجود آمدن ترانس سکشوالیته باشد.

بر طبق این نظریه پایه های اولیه جنسیت توسط تکامل مغزی در دوران جنینی مشخص میشود لذا عامل تربیت اجتماعی تصمیم گیرنده اصلی نوع جنسیت به شمار میرود. طبق این تئوری اجتماع اطراف نقش بسیار مهمی در شکل گیری و تکامل رفتارهای کودک و همسوئی آنها با هویت جنسی او دارد. حال اگر مغز تحت تأثیر هورمونهای اشتباه در دوران جنینی قرار گیرد کودک هویتی خلاف ساخت پیکریش پیدا میکند. کودک بر خلاف مخالفتهای والدین علاقه به بازی کردن با اسباب بازیها و پوشیدن لباسهای جنس مخالف خود نشان میدهد و رفتارهای او تشابه بیشتر به رفتارهای جنس مقابل پیدا میکند. هارتموت بوزینسکی متحقق از دانشگاه شهر کیل در آلمان چندی پیش تمام تئوریهای گفته شده را بر روی ترانس سکشوالهای مرد و زن که هنوز اقدام به هیچ گونه معالجه ای نکرده بودند تست کرد. او در این روند متوجه شد که عامل نقص تربیت بیشتر از عاملهای دیگر دیده میشود با وجود این مسئله همچنین ترانس سکشوالهای زیادی هم دیده میشوند که تحت تأثیر این عامل نبوده اند. به همچنین بوزینسکی در ۸۳% از افراد ترانس زن به مرد افزایش بالای هورمونهای مردانه را مشاهده کرد. البته باز اینجا این سؤال مطرح میشود که پس چگونه ۱۷% باقی مانده که افزایش هورمون مردانه نداشتند ترانس شدند. قابل توجه است که در ۳۳% زنهای معمولی و غیر ترانس هم افزایش هورمونهای مردانه دیده میشود، چگونه است که این زنها نیازی به تغییر جنسیت در خود نمی بینند! آیا دلیل پدیده ترانس سکشوالیسم بیشتر در فرم تربیتی است ؟ به قوه تعداد بسیاری از افراد ترانس مورد تست قرار گرفته، بدون پدر، رشد کرده بودند و خیلی از آنها به یاد میآوردند که مجبور به انجام بازیهای کودکانه ای از طرف مادرشان می شدند که مغایرت با نوع جنسیت بیولوژیک آنها داشته. اگر این عامل را عامل اصلی پدیده ترانس سکشوالیسم بدانیم باز این سؤال پیش میآید که چرا تمام کودکانی که تحت تأثیر نقص تربیتی قرار میگیرند ترانس سکشوال نمیشوند؟ از آن گذشته چگونه میتوان وجود ترانسهایی را توضیح داد که تحت تأثیر چنین عاملی نبودند و در یک خانواده کاملا نرمال و متعادل بزرگ شده اند! شاید وجود فقط یک عامل مشخص به تنهای موجب ایجاد پدیده تغییر جنسیت در تمام افراد ترانس نیست بلکه عاملهای متعددی میتوانند نقش بازی کنند. شاید بهتر باشد که برای فهم و درک بیشتر این پدیده نظری به روند شکل گیری جنسیت یک فرد بیآندازیم. ما همگی در مدرسه فرا گرفتیم که جنسیت فرد به طریق ژنتیکی مشخص میشود. نطفه زنانه حاوی کروموزومهای X هست در حالی که دو نوع نطفه مردانه وجود دارد. نطفه محتوی کروموزومهای X و نطفه محتوی کروموزومهای Y. بعد از عمل لقاح نطفه مردانه و زنانه یا جنینی با کروموزومهای XX به وجود میآید که حاصل آن یک دختر میشود و یا اینکه جنینی با کروموزومهای XY که حاصل آن یک پسر میشود. اگر بدین ترتیب که گفته شد نوع جنسیت نمایان میشد ترانس سکشوالیته به وجود نمی آمد ولی واقعیت اینست که روند شکل گیری جنسیت جنین بسیار پیچیده تر از روند ذکر شده است. نوع جنسیت به یک مرحله تکامل محدود نمی شود بلکه به حد اقل چهار مرحله. در مرحله تکامل جنسیت جنین ما فقط یک جنسیت مردانه و یا جنسیت زنانه نداریم بلکه چهار جنسیت مردانه و چهار جنسیت زنانه داریم.

اطلاعات ژنتیکی ثبت شده روی کروموزومها در وهله اول مولد هورمونها هستند که در بدن به جریان می افتند و با حمل و انتقال اطلاعات گرفته شده روند شکل گیری و تکامل جنسیت را به جریان می اندازند.حال اگر کروموزوم مردانه Y فاقد اطلاعات لازمه باشد اتوماتیک وار هورمونهای زنانه تولید میشود. بدین ترتیب جنسیت زنانه همیشه در وهله اول قرار میگیرد. جنسیت مردانه فقط زمانی شکل میگیرد که در کنار اطلاعات موجود زنانه X _کروموزوم اطلاعات لازمه مردانه Y_کروموزوم اضافه شود. علاوه بر آن اگر در حین انتقال اطلاعات موجود بر روی Y _کروموزوم اشتباهی رخ دهد و فقط اطلاعات X_کروموزوم خوانده شود جنین تبدیل به دختر میشود با وجود داشتن کروموزوم مردانه XY و ژنتیک مردانه. در صورت تکامل ژنتیکی بدون مانع در هر چهار مرحله و در صورت تثبیت بدون اشکال روند تکامل ژنتیکی در هر چهار مرحله کودک هویت خود را به راحتی و آشکار به عنوان زن و یا مرد احساس میکند.اما اگر در چهار مرحله طی شده باری جنسیت مردانه و باری جنسیت زنانه انتخاب شده باشد نتیجه آن فرمی از ترانس سکسوالیته خواهد شد.

زمانی که درمان هورمونی آغاز میگردد و حتی قبل از شروع آن، لازم است فرد زندگی با مشخصات جنس مخالف را بطور واقعی و عملی تست کند. بدینصورت که برای زمان طولانی و تمام وقت، بایستی مطابق میل جنسی و جنسیت جدید خود لباس بپوشد و نام جدید خود را انتخاب کند. قبل از انجام عمل جراحی غیرقابل برگشت لازم است این فرم زندگی جدید برای حداقل یک سال تمام وقت ادامه یابد و سپس تصمیم قطعی به جراحی گرفته شود.

شامل معاینه کامل فیزیکی و بررسی های آزمایشگاهی شامل مطالعلت بیوشیمیائی خون و هورمونی و کاریوتیپ و بررسی کروموزومی است. تعین وضعیت وزن و فشارخون جهت مقایسه و پیگیری طی درمان هورمونی لازم است.

در درمان هومونی ۲ هدف دنبال میگردد:

۱-مهار محور هیپوتالاموس، هیپوفیز به غدد جنسی که منجر به کاهش ترشح تستوسترون یا استرادیول میگردد. و در نتیجه علائم جنسی ثانویه که مربوط به جنسیت اولیه فرد است در حد امکان کاهش یابد. به هرحال از بین رفتن کامل علائم جنسی اصلی فرد با درمان هورمونی به تنهائی امکانپذیر نیست.

۲- ایجاد علائم جنسی مشخصه جنس جدید مورد نظر. رژیم درمانی شامل انواع استروژنها، پروژسترونها، و یا آندروژنهاست. که در مکاتب مختلف پزشکی برنامه های متفاوتی ارائه شده است. و هنوز یک برنامه رژیم درمانی خاص بصورت واحد وجود ندارد.

چندین گروه دارو جهت مهار آندروژن(هورمون جنسی مردانه)، و یا عمل آن وجود دارد و با مهار عملکرد آندروژنها باعث کاهش بافت عضلانی و مردانه میگردد. برای این منظور در اروپا بیشتر سیپروترون استات مصرف میگردد. و همچنین از مهار کننده های آندروژنی غیر استروئیدی مثل فلوتامید میتوان استفاده کرد. این دارو علائم ظاهری مردانه را از بین میبرد ولی بطور ثانویه میزان تستوسترون را بالا میبرد. داروی دیگر بدین منظور مهار کننده های محور هیپوتالاموس هیپوفیز است مثل دکاپپتیل که به مصرف ماهیانه قابل استفاده است. همچنین درمان با فیناسترید۱mg یا مینوکسیدیل جهت درمان طاسی و تبدیل فرم رویش موی مردانه به زنانه مصرف میگردد. در بیماران ترانسکشوال غیر بالغ با مهار کننده های هیپوتالاموس ، تکمیل بلوغ را به تاخیر میاندازند تا در زمان درمان اصلی اقدام جهت تغییر جنسیت به شکل بهتری امکانپذیر باشد.

استروژن ماده اصلی برای ایجاد علائم زنانه در بیماران مرد است که تمایل به زن شدن دارند. در بیشتر مراکز از استروژن خوراکی استفاده میگردد. دوز بالاتر دارو تاثیری در سرعت ایجاد علائم زنانه ندارد. و فقط عوارض را بیشتر میکند. درمان با استروژن موجب ایجاد سینه زنانه و تغییر تجمع بافت چربی به فرم زنانه، یعنی تجمع چربی در باسن و ران، نرمی پوست، کاهش موی بدن و کاهش یا توقف ریزش موی مردانه، کاهش باروری و کاهش نعوظ آلت خواهد شد. حداکثر تغییر در علائم جنسی با ۲ سال درمان ایجاد میگردد. و پس از آن تغییر بیشتری با درمان هورمونی صورت نمیگردد. درمان هورمونی با استروژن و یا آنتی آندروژن باعث تغییر کیفیت صوت به فرم زنانه در مردان نمیگردد و جهت آن ممکن است لازم به ارجاع به مراکز اختصصاصی گفتار درمانی باشد.

گرچه اندیکاسیون و نیاز قطعی درمان با پروژسترون مشخص نشده است ولی در برخی از بیماران ترانس سکشوال مذکر به مونث دیده شده که درمان با پروژسترون، تمایلات جنس زنانه و رشد سینه ها را بهتر میکند.

هدف از درمان هورمونی در بیماران نارضایتی جنسیتی مونث به مذکر ایجاد علائم مردانه شامل فرم بدن مردانه و قطع خونریزی قاعدگی و ایجاد شکل رویش موی مردانه (شامل فرم موی سر به فرم طاسی مردانه و رویش موی صورت و بدن است. پایه درمان هورمونی در این بیماران، فراورده های تستوسترون میباشد که متداولترین، درمان با تستوسترون استراز به میزان ۱۲۵-۲۵۰ میلی گرم عضلانی هر ۳-۲ هفته است . درمان جایگزین، داروهای خوراکی یا موضعی با جذب از طریق پوست است. اصول، با درمان بیماران هیپوگنادیسم مشابه است.

با درمان آندروژنی تغییرات زیر بصورت پایدار ایجاد میگردد:

گاهی با این درمان خونریزی قاعدگی قطع نمیگردد و احتیاج به اضافه کردن داروهای پروژسترونی میباشد. اگر درمان بصورت موضعی و از طریق جذب پوستی با هورمون صورت گیرد داروی پروژسترونی نیز تقریباْ همیشه لازم است.

دوجنسه بودن از چه سنی مشخص می شود

برخی مراکز میزان داروهای استروژنی را پس از خارج کردن بیضه ها به نصف میزان قبل از جراحی کاهش میدهند و بقیه مراکز با همان دوز ادامه میدهند. دلیل ادامه درمان با با استروژن پس از خارج کردن بیضه ها حفظ ظاهر زنانه و بهبود کیفیت استخوانی جهت جلوگیری از کاهش دانسیته استخوانی و (osteprosis) است. پس از خارج کردن تخمدانها در زنان تغییر جنسیت یافته به مرد، بایستی درمان با آندروژن، جهت حفظ علائم ظاهری مردانه و جلوگیری از پوکی استخوان (osteprosis) ادامه یابد.

منبع خبر : راسخون

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *



دستگاه تناسلی مبهم

 

در حقیقت ابهام جنسی یک بیماری نبوده و بیشتر یک اختلال در تکامل جنسی است. معمولاً اختلال ابهام جنسی به محض تولد یا در مدت کوتاهی پس از تولد قابل تشخیص بوده و امکان دارد سبب نگرانی خانواده و اطرافیان کودک شود. تیم پزشکی پس از تولد نوزادان مبتلا به ابهام جنسی به خانواده آنها مشاوره داده و آنها را از درمانهای موردنیاز آگاه خواهند کرد.

 

دوجنسه بودن از چه سنی مشخص می شود

ابهام جنسی

 

انسان ها ۴۶ کروموزوم در هر سلول دارند که این ها به صورت جفت می باشند. جفت بیست و سوم از کروموزم ها جنسیت ما را معلوم می کند. زنان ۲ کروموزم x و مردان یک کروموزم x و یک کروموزم y دارند. یک زن معمولی xx 46 و یک مرد معمولی xy 46 است.

 

درهنگام تکامل جنین در رحم، در هر دو جنس، بافت هایی که غدد جنسی( تخمدان و بیضه) را به وجود می آورند٬ یکسان بوده و طبق جنسیت به یکی از این ها تبدیل می شوند. کروموزوم y سبب تبدیل غدد جنسی تمایز نیافته به بیضه می شود و عدم وجود کروموزوم y سبب ایجاد تخمدان و اندام جنسی زنانه می گردد. تغییرات هورمون های جنسی و عوامل گوناگون، امکان دارد روی این تکامل تأثير بگذارد و ابهام جنسی به وجود آورد.

 

بطور کلی دستگاه تناسلی مبهم را به 5 گروه بزرگ تقسیم می کنند:

– دو جنسی کاذب زن

– دو جنسی کاذب مرد

– دو جنسی واقعی

– مردان XX

– جنس معکوس XY

 

عکس دستگاه تناسلی مبهم

 

اختلال ابهام جنسیت دارای علائم متفاوتی است که میتوان به موردهای زیر اشاره نمود :

– پائین نیامدن بیضه ها به شکل دوطرفه( UDT)

– هیپوسپادیاس پرینه( بین دوراه) همراه با بیضه شکاف دار

– بزرگی کلیتوریس( قطر بیش از ۷ میلی متر یا طول بیش از ۱۰ میلیمتر)

– چسبندگی لب تناسلی) لابیواسکروتال( که بعضی مواقع مثل کیسه بیضه در پسران می شود.

– ظاهر شبیه به جنس زنانه ولی همراه با غده جنسی قابل لمس ( با یا بدون فتق مغبنی)

– عدم تطابق کروموزوم جنسی و اندام تناسلی

– کوچکی آلت مردانه( طول آلت مردانه کم تر از5.2سانتیمتر)

– وجود توده در ناحیه اینگواینال( کشاله ران)

– وجود هرنی اینگواینال( فتق ناحیه کشاله ران)

– عدم لمس بیضه

– اسکروتوم دو شاخه

– باز شدن غیر طبیعی مجرای ادرار که به جای نوک در کنار قرار دارد.

 

دستگاه تناسلی مبهم یک بیماری نادر است که در آن دستگاه تناسلی خارجی نوزاد به طور واضح یا مرد یا زن ظاهر نمی شود. در نوزادی با دستگاه تناسلی مبهم، دستگاه تناسلی امکان دارد بطور ناقص تکامل یافته باشد یا کودک دارای خصوصیت های هر دو جنس باشد. اندام های جنسی خارجی امکان دارد با اندام های جنسی داخلی یا جنس ژنتیکی مطابقت نداشته باشد.

 

دستگاه تناسلی مبهم یک بیماری نیست، بلکه یک اختلال در رشد جنسی است. معمولاً، اندام تناسلی مبهم در بدو تولد یا کمی بعد از آن واضح است و میتواند برای خانواده ها بسیار اذیت کننده باشد. تیم پزشکی شما به دنبال دلیل دستگاه تناسلی مبهم خواهند بود و اطلاعات و مشاوره ای ارائه می دهد که میتواند به تصمیم گیری در خصوص جنسیت کودک و هرگونه درمان لازم کمک کند.

 

چگونه دستگاه تناسلی مبهم رخ می دهد

 

دوجنسه بودن از چه سنی مشخص می شود

خيلي زود بعد از تولد کودک تیم پزشکی شما اولین نفری است که دستگاه تناسلی مبهم را تشخیص می دهد. گاهی، دستگاه تناسلی مبهم امکان دارد پیش از تولد مشکوک باشد ( پیش از زایمان). ویژگی ها میتوانند از نظر شدت مختلف باشند، این بستگی به زمان بروز مشکل در دستگاه تناسلی و دلیل اختلال دارد. ( بیشتر بخوانید: ترنس به چه کسانی اطلاق می‌شود و تمیلات جنسی آن‌ها چیست ؟)

 

نوزادانی که از نظر ژنتیکی زن هستند (با دو کروموزوم X) امکان دارد داشته باشند:

– بزرگ شدن کلیتور، که امکان دارد مثل آلت تناسلی مرد باشد.

– لب های بسته یا لب هایی که شامل چین و چروک هستند و به بیضه شباهت دارند.

– توده هایی که در لابیه های ذوب شده مثل بیضه حس میشوند .

 

نوزادانی که از نظر ژنتیکی مرد هستند( دارای یک کروموزوم X و یک Y) امکان دارد داشته باشند:

– شرایطی که در آن لوله باریکی که ادرار و منی را حمل می کند( مجرای ادرار) تا نوک آلت تناسلی گسترش نمی یابد( هیپوسپادیاس)

– آلت تناسلی غیر طبیعی کوچک با دهانه مجرای ادرار نزدیک به کیسه بیضه

– عدم وجود یک یا هر دو بیضه در آنچه که بنظر میرسد کیسه بیضه باشد.

– عدم نزول بیضه و کیسه بیضه خالی که ظاهری مثل لابیا با یا بدون میکروپنیس دارد.

 

علل دستگاه تناسلی مبهم

 

اختلال در مرحله های تعيين جنسیت میتواند منجر به عدم تطابق بین نمای دستگاه تناسلی خارجی و اندام های جنسی داخلی یا جنسیت ژنتیکی( XX یا XY) شود.

 

عدم یا کمبود هورمون های مردانه در یک جنین پسر ژنتیکی میتواند سبب ایجاد تناسلی مبهم شود، در حالیکه قرار گرفتن در معرض هورمون های مردانه در طول رشد منجر به ایجاد دستگاه تناسلی مبهم در یک زن ژنتیکی می شود.

 

جهش در ژن های خاص میتواند بر رشد جنسی جنین تأثیر بگذارد و سبب ایجاد دستگاه تناسلی مبهم شود.

 

ناهنجاری های کروموزومی، مثل از بین رفتن یک کروموزوم جنسی یا یک مورد اضافی، هم میتواند سبب ایجاد ابهام در دستگاه تناسلی شود.

 

در برخی موارد، امکان دارد دلیل دستگاه تناسلی مبهم معلوم نشود.

 

دلایل دستگاه تناسلی مبهم در یک زن ژنتیکی امکان دارد شامل موردهای زیر باشد:

– هیپرپلازی مادرزادی آدرنال

– رویارویی پیش از تولد با هورمون های مردانه

– تومورها

– علل احتمالی در مردان ژنتیکی

– دلایل دستگاه تناسلی مبهم در یک مرد ژنتیکی امکان دارد شامل موردهای زیر باشد:

– اختلال در رشد بیضه

– سندرم عدم حساسیت به آندروژن

– ناهنجاری های بیضه یا تستوسترون

– کمبود 5a – ردوکتاز

 

دستگاه تناسلی مبهم همینطور میتواند از خصوصیت های بعضی سندرم های نادر و پیچیده باشد که بسياري از سیستم های اندام را تحت تأثیر قرار می دهد.

 

دو جنسی واقعی

 

برای تشخیص دقیق دلیل دستگاه تناسلی مبهم از تستهای زیر استفاده می شود:

– اندازه‌گیری میزان هورمونها در خون

– ازمایش تجزیه کروموزوم برای تعيين ژنوتیپ نوزاد( این که XY است یا XX)

– سونوگرافی از شکم و لگن برای پیدا کردن رحم، بیضه های نزول نکرده و پروستات

– رادیوگرافی برای معلوم شدن آناتومی دستگاه تناسلی

 

از آنجایی که تعيين جنس اهمیت فوق العاده زيادي دارد و سرنوشت آينده نوزاد را رقم می زند معمولاً پزشک متخصص باتوجه به عوامل زیر جنس نوزاد را معلوم خواهد کرد:

– ژنوتیپ نوزاد( آنالیز کروموزومی)

– چگونگی آناتومی

– امکان باروری در آینده

– نحوه عملکرد جنسی در آینده

– سونوگرافی لگن( جهت بررسی وجود اندام های تناسلی).

– توانایی اندام های تناسلی داخلی جهت تولید هورمون های جنسی مناسب.

– خطرابتلا به بیماری در آينده( مثل سرطان) که میتواند در اندام های تناسلی بروز کند.

– اثرهای هورمون های مردانه یا زنانه بر روی مغز جنین.

– جراحی:زمان مناسب برای این عمل ها 2 تا 6 ماهگی و حداکثر تا 2 سالگی است و بر اساس نوع و شدت ناهنجاری متفاوت خواهد بود.

– هورمون درمانی

 

گردآوری: بخش زناشویی بیتوته

 

خرید مشکین تاژ با 15% تخفیف

راهنمای انتخاب و خرید محصولات زناشویی

تا60%تخفیف پرطرفدارترین محصولات جنسی

کاندوم متناسب با نیازت رو اینجا پیداکن

بالاترین قدرت پاک کنندگی شیشه خودرو

پرفروش ترین پکیج‌های جنسی رو از اینجابخر

رویایی بابحران نگران کننده روابط زناشویی

مشاوره تلفنی طلاق

تجربه روابط جنسی لذتبخش و ایمن

تشخیص و درمان اختلالات جنسی

ویزیت آنلاین توسط مجرب ترین پزشکان

ارسال محرمانه محصولات جنسی

ماندگاری و بور نشدن لباس های تیره

رفع‌دعاوی‌ملکی/کوتاهترین زمان،کمترین هزینه

Makan Inc.‎| All Rights Reserved – © 2013 – 2020

۱۶ مهر ۱۳۹۹

هویت جنسیتی یا gender از حدود سه سالگی شروع به نمایان شدن می کند
یعنی از این سن کودک شروع به تشخیص خود به عنوان مرد یا زن می کند و خود را با کلیشه های اجتماعی زنانه یا مردانه تطبیق می‌دهد. در این بین کودکانی هستند که متوجه می شوند جسم آن ها با جنسیتی که خود تصور دارند یکی نیست و شروع به ناآرامی و بیقراری میکنند
اما ما به عنوان یک بزرگسال که با این کودک در ارتباط هستیم چطور باید تشخیص دهیم که آیا کودک ما ممکن است یک ترنس باشد یا فقط برخی رفتارهای جنس مخالف برایش جذاب است؟

کودک نشانه هایی از بی قراری جنسیتی دارد

اگر دیدید دختر بچه ای علاقه به بازی هایی دارد که پسرانه شناخته می شود و یا برعکس دلیل نمی شود که این کودک ترنس باشد بلکه فقط از این نوع بازی خوشش می آید اما اگر این کودک اصرار بر فعالیت هایی دارد که با جنسیتش سازگار نیست و با آگاهی نسبت به این تضاد آن را انجام می دهد می تواند نشانه ای باشد که باید به آن توجه کرد.
کودکان ممکن است گاهی رفتارهای متضاد نشان دهند مثلا پسربچه ای که لاک زدن را دوست دارد ولی این کار را به دلیل رنگ های شادی که برایش زیبا است انجام می دهد نه برای دخترانه بودنش اما اگر کودکی به صورت مداوم با کلیشه های جنسیتی خودش مشکل دارد و آن را آگاهانه پس می‌زند احتمال دارد ترنس باشد. مثلا دختربچه ای که می داند لباس صورتی دخترانه است اما همیشه به شدت آن را پس می‌زند.

به نشانه ها توجه کنید

دوجنسه بودن از چه سنی مشخص می شود

کودکی که ترنس است اغلب نشانه های زیادی از جنسیت واقعی اش بروز می دهد. کودکان معمولا در تخیلات‌شان جنسیت واقعی خود را دارند و در بازی های تخیلی شان با جنسیت واقعی و لباس های دلخواه‌شان ایفای نقش می کنند.
یک کودک ترنس بسیاری از نشانه های زیر را دارد:

انتخاب یک اسم دخترانه/پسرانه بر خلاف جنس زمان تولدش
انتخاب دوستانش از بین جنس مخالف (همان چیزی که خودش دوست دارد باشد)

مقاومت در برابر اصلاح موی پسرانه/دخترانه
همذات پنداری با کاراکترهای فیلم یا کتاب از جنس مخالف زمان تولدش

تنفر از اندام جنسی

الگو گرفتن از پسر یا دختری بزرگتر از خودش و تمایل به شبیه شدن به او

اصرار به خرید کتاب یا ابزاری که تاکید بر دخترانه یا پسرانه بودن دارد و با جنس زمان تولدش یکی نیست

آرزوی تولد دوباره و داشتن یک جنسیت جدید یا منتظر معجزه ای بودن برای تغییر اندامش

خوشحالی و آرامش بیشتر، زمانی که به آنها اجازه داده می شود کارهایی مرتبط با جنسیت دلخواهشان کنند

توجه به نشانه هایی که باعث آشفتگی یا ناراحتی کودک می شود

به عنوان مثال اگر یک پسربچه با کوتاه کردن موهایش به شدت مشکل دارد چون پسرانه می‌شود و یا دختر بچه ای از این که نمیتواند از قسمت پسران خرید کند ناراحت می شود، می‌تواند نشانه ای برای ترنس بودن او باشد.
جنسیت موضوع بسیار مهمی است و زمانی که کودک از فعالیت های مبتنی بر جنسیت واقعی اش منع شود طوری رفتار میکند که انگار جهان به پایان رسیده است.

به استدلال کودک توجه کنید. ممکن است مثلا به یک پسربچه بگویید “پسرها هم میتوانند لباس صورتی بپوشند” اما او در جواب به شما بگوید “من پسری با لباس صورتی نیستم بلکه دختری با لباس صورتی هستم” این نکته ای اساسی است که باید توجه شود
به مشکلات رفتاری، افسردگی و یا مشکلات سلامت روان کودک توجه کنید. این مشکلات ممکن است در آینده و سلامت روان کودک تاثیر فراوانی بگذارد

به هویت کودک گوش دهید
برخی کودکان میتوانند هویت و شخصیت خودشان را تعریف کنند و درباره آن صحبت کنند. صحبت های کودک را با این فرض که او متوجه نمی‌شود و یا از روی جهالت حرف می‌زند نشنیده نگیرید.
اگر کودکی با قاطعیت و با قدرت درباره هویت خودش صحبت میکند ممکن است نشانه ای برای ترنس بودن او باشد.
هر انسانی از حدود سه سالگی قادر است به مرور جنسیت خود را تشخیص دهد پس نمیتوان به خاطر سن کم به صحبت ها و رفتارهای کودک بی توجه بود.

به تداوم یک موضوع توجه کنید

اگر یک دختربچه بخواهد در یک روز خاص نقش یک پسر را داشته باشد موضوع خاصی نیست و فقط یک تجربه موقت برای کودک است اما اگر همین دختر بچه به صورت مداوم و تقریبا همیشه میخواهد یک پسر شناخته شود میتواند نشانه ای برای ترنس بودن باشد و طی کردن مراحل تغییر و به رسمیت شناختن هویت جنسیتی اش میتواند به توسعه مهارت های اجتماعی، تحصیل و احساسات او کمک زیادی کند.

دوران بلوغ را فراموش نکنید

برخی کودکان ممکن است تا زمان بلوغ و یا بعد از آن جنسیت خود را نشناسند. ممکن است کودک در سنین پایین سوالی درباره جنسیت اش نداشته باشد اما در زمان بلوغ یا پس از آن به دنبال کشف هویت اش باشد.
بلوغ دورانی است که بدن تغییراتی می کند که ممکن است با تصورات کودک از جنسیت واقعی اش فاصله زیادی داشته باشد و این موضوع کودک را متوجه جنسیت اش کند تا درباره آن سوال کند

دوران آزمایشی داشته باشید
اگر نشانه هایی که تا اینجا گفته شد در فرد بود بهتر است با رضایت خود کودک دوران آزمایشی برای این موضوع ایجاد کنید تا او بتواند هویت واقعی اش را کشف کند
به کودک اجازه دهید در یک تعطیلات چند روزه یا هر زمان کوتاه دیگری جنسیتی که آرزو دارد را تجربه کند
به عنوان مثال از لباس های دلخواهش استفاده کند یا با نام دلخواهش صدا شود.
بگذارید کودک، مدیریت اوضاع را دست بگیرد و چیزی که فکر میکند درست است را درباره جنسیت اش انجام دهد و او را مجبور به کاری نکنید.

رفتارهای کودک را در این مدت مشاهده کنید. آیا او خوشحال تر بود؟ با آرامش بیشتری زندگی کرد؟
این مدت می تواند آزمایشی عالی برای خود شما و کودک باشد تا هویت واقعی او را کشف کنید.

متخصص را فراموش نکنید
تمام این نکاتی که بیان شد تنها نشانه هایی بود که “ممکن است” کودکی ترنس باشد

اما اگر نشانه های گفته شده را در کودک دیدیم چه کنیم:

اگر این کودک فرزند شماست بهتر است با همراهی خود او به سراغ یک متخصص آشنا به موضوع ترنس بروید و تشخیص دقیق و نهایی را به او بسپارید. مطمئن باشید اگر فرزند شما ترنس باشد دنیا به پایان نمیرسد و او میتواند با تشخیص به موقع و حمایت دقیق خانواده مراحل تغییر را شروع کند.
تشخیص به موقع و حمایت واقعی می تواند بسیازی از مشکلات آتی کودک را از بین ببرد و تشخیص دیرهنگام و عدم حمایت میتواند این کودک را در مسیری ناراحت کننده قرار دهد

اما اگر شما یک مربی، معلم یا فردی هستید که با کودکان سر و کار دارد و این کودک فرزند شما نیست بهتر است پس از دیدن این نشانه ها با یکی از والدین که تشخیص می دهید پذیرش بهتری دارد تماس بگیرید و وضعیت کودک را تشریح کنید و از ایشان بخواهید کودک را نزد یک متخصص آشنا به موضوع ترنس ببرد
تشخیص شما به عنوان یک معلم یا مربی میتواند کمک بزرگی به این کودک کند

محتا یک وبسایت گروهی است که به صورت رایگان جدیدترین آموزش ها، اخبار و مطالب مربوط به تراجنسی در دنیا و ایران را ارائه می‌کند

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بله، مرا به فهرست دریافت ایمیل خود اضافه کنید.

دوستان عزیز اگر سوالی داشتید میتوانید با من د …

نکته مهم که برای ترنس های مرد به زن باید گفت …

دوستان عزیز بهتر واقع بین بود. جراحی روده ای …

سلام اگر میشه منبع رو هم ذکر کنید کتابی چیزی …

نه منظورش اینه مثل اکثرمردم عادی که چهره های …

عالی بود، ممنون از مطالب عالیتون. :yes: …

😐 😐 …

من وقتی به مامانم گفتم گفت برو به این چیزا فک …

دوجنسه بودن از چه سنی مشخص می شود


ایمیل (بدون www) *

با توجه به تجربیات خود و اطلاعاتی که از دیگران دارید کدام جراح را برای ترنس های زن به مرد در ایران میپسندید؟

View Results

تمامی مطالب تحت مجوز کریتیو کامنز اختیار-غیرتجاری 4.0 بین‌المللی.منتشر می شود

تعداد افراد دو جنسه که امروزه با واژه‌ی بیناجنس شناخته می‌شوند بسیار زیاد و در حدود ۱ نفر در هر ۲۰۰ نفر یعنی ۰.۵ ٪ از جمعیت جهان است. این تعداد بیش‌تر از جمعیت یهودیان جهان است و تقریبا برابر با تعداد موقرمزها و دوقلوها است.

دوجنسه اصطلاحی است برای نشان دادن تعدادی از تغییرات در ویژگی‌های جسمانی فرد که با تعاریف پزشکی دقیق از مرد یا زن مطابقت ندارد.

دوجنسه بودن یک اختلال پزشکی نیست بلکه به طیف تغییرات ویژگی‌های جنسی اشاره دارد که به طور طبیعی در میان گونه‌های انسان رخ می‌دهند.

این ویژگی‌ها ممکن است کروموزومی، هورمونی و / یا آناتومیک باشند و می‌توانند در درجه‌های مختلفی وجود داشته باشند. بسیاری از این ویژگی‌ها بلافاصله در هنگام تولد شناسایی می‌شوند و گاهی اوقات این تفاوت‌ها تنها در مراحل بعد زندگی، اغلب در دوران بلوغ، آشکار می‌شوند.

دوجنسه بودن از چه سنی مشخص می شود

مطلب مرتبط: ۱۳ بیماری مرتبط با رابطه جنسی در زنان و مردان

اکثر افراد دو جنسه سالم هستند و فقط یک درصد بسیار کوچکی از آنها می‌توانند دچار اختلالات پزشکی باشند که اگر درمان نشوند ممکن است زندگی آنها را تهدید کنند.

تا این‌جای موضوع که بسیار ساده بود!

خوب حالا باید ببینیم دو جنسه بودن چه فرقی با دگرجنسگونه (تراجنسیتی یا ترنس‌جندر) دارد؟ آیا ارتباطی با جنسیت یا میل جنسی شما دارد؟

جنسیت هویت فرد است برای مرد، زن، خارج از جنسیت بودن و بسیاری از دیگر هویت‌های جنسیتی که باید نسبت به آنها آگاهی پیدا کنیم.

میل جنسی به این معنا است که شما جذب چه کسی می‌شوید.

جنسیت به بیولوژی شما اشاره دارد، بدنی که شما با آن به دنیا می‌آیید، و در همین حیطه اصطلاح دو جنسه جای می‌گیرد. بنابراین بیناجنس متمایز از هویت جنسی یا میل جنسی فرد است که به آناتومی یا بیولوژی مربوط می‌شود.

مانند جنسیت و میل جنسی، جنس نیز خود یک طیف است. سرتان گیج رفت؟ دو جنسه یک تغییر طبیعی است. دو جنسه بودن «غیر طبیعی نیست». «نقص» نیست!

همان‌طور که در مورد هر چیز دیگری در جهان صادق است، تنوع زیباست و بخش بزرگی از زندگی محسوب می‌شود. هیچ مشکلی در مورد دو جنسه بودن وجود ندارد. و تازه خوبی‌ّهایی هم دارد.

ما، به عنوان آدم‌هایی دو جنسه، نسبت به درک محدود جنس، جنسیت و میل جنسی آگاهی داریم. این تعاریف دقیق همه‌ی آدم‌ها را تحت تأثیر قرار می‌دهند و این به نفع همه است که آنها را برای نشان دادن واقعیت گسترش بدهیم.

به عنوان طرفداران دو جنسه، ما به شدت تلاش می‌کنیم تا صدا و موجودیت خود را به شیوه‌ی مثبتی برای آموزش و ارتقای برابری همه‌ی آدم‌های دو جنسه به گوش همگان برسانیم.

این امر زمانی آغاز می‌شود که آدم‌ها درک کنند دو جنسه بودن مشکل نیست، بلکه واکنش جامعه نسبت به آن است که ایراد دارد.

مطلب مرتبط: فواید رابطه جنسی: ۲۷ فایده رابطه جنسی برای زنان و مردان

هر کسی داستان خودش را دارد.

من در سال ۱۹۹۱ متولد شدم با این پیش‌فرض که یک دختر معمولی هستم.

وقتی ۱۶ ساله شدم، به من گفته شد که این پیش‌فرض نادرست است. من با سندروم فریزر متولد شدم، به این معنی که معمولا “کروموزوم‌ها و گنادهای مرد در جایی قرار دارند که باید تخمدان باشد.

من به عنوان یک زن دوجنسه تعریف می‌شوم. من هم سالم و خوشحال هستم (به غیر از وسواس ناشناخته‌ای که نسبت به کره‌ی بادام زمینی دارم).

من زمانی که در مورد بدن دو جنسه خودم به کسی توضیح می‌دادم دستپاچه می‌شدم.

نه به خاطر این‌که شرمنده باشم، بلکه از این جهت که هیچ چیز در مورد دو جنسی بودن نمی‌دانستم، و کسی نبود که پاسخ سوالات من را بدهد.

در نهایت شرم و خجالتم بیش‌تر شد و از منابع مختلفی غالبا منابع پزشکی، نابهنجاری دو جنسی بودن را درک کردم. احساس تنهایی و این احساس‌که بدنم نرمال و قابل قبول نیست، برایم بسیار دشوار و چالش‌برانگیز بود اما تمام این احساسات تغییر کرد زمانی که فعالیت‌ها و منابع ارائه شده توسط فعالان دو جنسه را شناختم.

تمام کاری که کردم این بود که یک ویدیو از بانویی فوق‌العاده در یوتیوب تماشا کردم و یک مقاله در Independent خواندم و متوجه شدم که من تنها نیستم، و هیچ چیز غیرعادی در مورد من وجود ندارد.

و بعد کم‌کم به این فکر کردم شاید بتوانم با این افراد همکاری کنم و ذهن جامعه را نیز تغییر دهم.

اگرچه امروز هنوز هم وقتی که کلمه‌ی “دو جنسه” را به زبان می‌آورم از دوستان و همکاران واکنش‌های شوک‌آور یا ناراحت‌کننده دریافت می‌کنم، اما با کمی آگاهی و صبر، آدم‌ها در بدترین حالت متوجه رفتار بدشان و ناراحتی که در من ایجاد کرده‌اند می‌شوند و در بهترین حالت تبدیل به رفقای ما می‌شوند.

چالش‌های زیادی برای افراد متولد شده با ویژگی‌های دو جنسه بودن وجود دارد.

دولت‌ها معمولا فقط دو جنس (مونث و مذکر) را می‌پذیرند و وجود آدم‌های دوجنسه را نادیده می‌گیرند. ما با تبعیض و آسیب‌های روانی روبه‌رو هستیم و از برابری و حمایت از حقوق بشری که نیاز داریم برخوردار نیستیم.

حقی که نسبت به بدن‌مان داریم از پایه و اساس ضعیف است.

کودکان و نوزادان دوجنسه به طور مرتب تحت عمل جراحی و مداخلات پزشکی قرار می‌گیرند تا بدن آنها را مانند سایر آدم‌ها کنند.

این جراحی‌ها که بدون رضایت کودک انجام می‌شوند، از لحاظ پزشکی غیر ضروری هستند و بعدها عواقب بدی را در زندگی آنها ایجاد می‌کنند. این جراحی‌ها در سراسر جهان انجام می‌شود، حتی در انگلستان.

در سراسر جهان، فعالان و مربیان دو جنسه به سختی تلاش می‌کنند تا وضعیت فعلی را تغییر دهند. آنها قوانین را تغییر می‌دهند و سیاست‌هایی را توسعه می‌دهند، و مدام در حال فعالیت هستند – در سازمان ملل، پارلمان‌های ملی خود یا در مراکز محلی خود.

فعالان دوجنسه با چالش بزرگی مواجه هستند که روز به روز هم در حال افزایش است.

یکی از این سازمان‌ها انجمن IntersexUK است. آنها با فعالان سراسر جهان در سازمان ملل متحد، اتحادیه‌ی اروپا و سطح ملی برای آموزش، معرفی خط مشی و افزایش آگاهی در مورد آدم‌های دوجنسه و مسائل مربوط به حقوق بشر کار می‌کنند.

آن‌ها در شش سال گذشته، با کمیسیون حقوق بشر همکاری داشته‌اند، در تدوین قوانین حمایتی نقش داشته‌اند و در دانشگاه‌های برجسته سخنرانی کرده‌اند.

آدم‌های دو جنسه به ندرت موضوع بحث‌های اصلی هستند و زمانی که موضوع بحث هستند، اغلب نتیجه چیزی جز بازنمودهای احساسی و پرآشوب نخواهد بود.

هنگامی که به شما گفته می‌شود که دوجنسه هستید، جامعه می‌تواند این تصور را داشته باشد که شما جایگاهی ندارید و باید این موضوع را پنهان کنید. مردم متوجه نمی‌شوند که تفاوت‌های دوجنسه بودن گاهی اوقات می‌تواند موضوعی مضحک یا شاه‌بیت صحبت‌ها در میان دوستان یا رسانه‌ها باشد.

نزدیک به یک دهه طول کشید تا فهمیدم که به عنوان یک فرد دو جنسه متولد شده‌ام. در آن زمان من با افسردگی شدید، بی‌حوصلگی و اضطراب ناشی از ایده‌هایی زندگی می‌کردم که به عنوان یک فرد بیناجنس هیچ ارزشی ندارم.

دوجنسه بودن از چه سنی مشخص می شود

علی‌رغم اصرار آن‌ها، اعتقاد داشتم که هرگز ارزش این را که دوست و رفیق کسی باشم، نخواهم داشت.

این بیناجنس بودن نبود که باعث شده بود من این احساس وحشتناک را داشته باشم. بلکه این مفهوم اشتباه که جنسیت یک مبحث دوشاخه (باینری) است و هر چیزی که خارج از نرم (هنجار) باشد، «غلط» است، مرا آزار می‌داد.

اما من از طریق صحبت با دیگر افراد دو جنسه متوجه شدم که دوجنسه بودن زیبا است و ما نباید آن را پنهان کنیم.

تغییرات قانونی باید برای افراد دو جنسه رخ بدهد به این ترتیب که آنها باید از هم‌پایگی کامل برخوردار باشند. این اتفاق نخواهد افتاد مگر آن‌که افراد بیناجنس هم حق اظهار نظر داشته باشند.

ما نمی‌توانیم انتظار تغییر قانون را داشته باشیم اگر موضوعات مرتبط با دو جنسه بودن به طور عمومی مورد بحث قرار نگیرند، اما این امر بستگی دارد به این‌که افراد دو جنسه نه تنها در قانون‌گذاری دارای کرسی باشند بلکه آنها خودشان بحث را هدایت کنند.

اگر چنین چیزی محقق شود، در میان افراد دو جنسه محققان، کارشناسان سیاست، فعالان، و سازمان‌دهندگان زیادی وجود دارندکه بسیار واجد شرایط و سخت‌کوش هستند و می‌توانند تحسین سایرین را برانگیزند.

این افراد در سال‌های اخیر کارهای بزرگی را انجام داده‌اند و تغییرات زیادی در مورد افراد دو جنسه ایجاد کرده‌اند و سبب شده‌اند که آنها جایگاه مناسبی برای تصیمیم‌گیری کسب کنند.‌

برای بودن در این دنیا، راه‌های زیادی وجود دارد. این واقعا عالی است.

دو جنسه بودن من باعث شده که یکی از بزرگ‌ترین هدایا در زندگی به من داده شود: احساس کردن و شناختن این تفاوت و مبارزاتی بیرون از تجربه‌ی شخصی خودم.

به عنوان یک فرد دو جنسه یاد گرفته‌ام که گوش بدهم، همدردی کنم، ذهنم را باز نگه دارم، دلسوز و مهربان باشم و درک کنم که چه پیش‌پنداشت‌هایی دارم و سپس سعی کنم که آنها را از بین ببرم.

من بدنم را به خاطر دیگران تاخت نمی‌زنم. من افتخار می‌کنم که دو جنسه هستم و امیدوارم که شما هم از دانستن این‌که ما هم وجود داریم، افتخار کنید.

منبع: everydayfeminism

 

برچسب ها everydayfeminismافراد دوجنسهافراد دوجنسیدو جنسهدو جنسیدوجنسهسارا فیضی

سلام حسن هستم تهران ممنون میشم بفرمایید در رابطه همجنسگرایی ممکن هست که میل به تهاجم جهت برقراری رابطه از یکی از دوطرفین باشه وایا این موضوع با ازمایش یا تست قابل تشخیص میباشد متشکر

سلام من یه سوال داشتم درمورد افراد دوجنسه یعنی اونها نمیتونن عمل کنن و فقط یه جنسیت داشته باشن؟
اینجوری که من فهمیدم فقط ترنسا میتونن عمل تغییر جنسیت انجام بدن

باسلام من یک پسر هیجده ساله هستم شکل ظاهریم و اندام های جنسیم هم کاملا شبیه پسراست اما بعضی وقتا حس میکنم دخترم واز حس پسرانه کاملا دور میشم و مثل همین دوستمون حسین بیشتر حسم رو سکس زنانه است دوست دارم یه دختر باشم ولی بیشتر حس میکنم پسرم آیا من یه ترنسم لطفا جواب بدید ممنون

سلام
احتمالا نیستید. ترنس ها با دوجنسه ها متفاوت اند. اولی تمایل جنسی اش به جنس موافق است ولی دومی به هر دو گروه جنسی علاقه دارد. اولی به لحاظ جسمی یا نرینه است یا مادینه ولی دومی می تواند به لحاظ جسمی به هر دو گروه نرینه و مادینه تعلق داشته باشد. اولی می تواند به دو صورت درمان شود یا با درمان های روان شناسی و دارویی به جنس مخالف گرایش پیدا کند یا با عمل جراحی جسم اش را به جنس مخالف تغییر دهد. با این حال اصلا نمی شود با یک تجربه جنسی حکم کرد که شخصی ترنس است. برای این که بدانید به چه گروه جنسی تعلق دارید لازم است با یک متخصص مشورت کنید. البته گاهی اوقات یک تردید یا بعضا مشکل روحی روانی به خاطر تجربه های سکسی قبلی یا محرومیت ها و محدودیت ها و سرکوب ها و مانند این ها در افراد پیدا می شود که نمی دانند به کدام گروه جنسی تعلق دارند در این صورت درمان های جنسی یا حتی تجربه ی سکسی می تواند به کشف ماهیت جنسی افراد کمک کند. پس قبل از مشورت تلاش کنید با یک دختر رابطه ی جنسی عمیق برقرار کنید و ببینید آیا به گروه نرها یا نرینه ها تعلق دارید یا خیر. به هر حال با تردیدی که شما دارید به نظر می رسد با درمان های ساده بتوانید نرینه بمانید و با مادینه ها رابطه ی جنسی تا آخر عمرتان داشته باشید.

سپاسگزارم عالی بود

سلام،مطلبتون فوق العاده بود. من یه دخترم و سمنان زندگی میکنم. همیشه دوست داشتم با یه دختری که دوجنسه هست دوست باشم و حالات و روحیاتش رو از نزدیک ببینم اما این امکان فراهم نیست. چون اونا خودشونو از دید مردم پنهون میکنن.

سلام و درود
چون الان جامعه به لحاظ فرهنگی پذیرای واقعیت جنسیت های متفاوت مثل ترانس ، دو جنسه، بی جنسیت و مانند این ها نیست. ولی در حدود ۱۴ نوع جنسیت شناسایی شده است.
موفق باشید

سلام.اسم من حسین ومشهد زندگی میکنم 27 سالمه، واقعا ممنونم این مطالب خیلی مفید بودبرای من، وامامیخواستم مطلبی روبگم که اگه منو راهنمایی کنین بسیار ممنون میشم،من تازه متوجه حس های جدیدی درخودم شدم ک این منو یکم بهم ریخته ومدام بهش فکر میکنم، هنوز هیچ تستی ندادم
اولش فکرمیکردم ترنسم اما از اطلاعاتی که درسایتها گرفتم فهمیدم که اینطورنیست، نمیدونم واقعا ایامن بابقیه فرق میکنم یانه! ؟فقط ب بزرگترین چیزی ک میتونم اشاره کنم اینه که من وقتی تو سن بلوغ بودم حسم بیشتر ب سکس زنانه بود

سلام جالب بود خیلی دوست داشتم در مورد دوجنسه ها بدونم و این که اونا کاملا طبیعی هستن هیچ چیز بی حکمت ودلیلی داره از نظر من دوجنسه هاهم لایق دوست داشتن هستن وباید زندگی عادی داشته باشن خیلی دوست دارم با یه دوجنسه صحبت کنم تا روحیاتشو بدونم ببینم چه حسی داره

با سلام .این مطالب واقعا برای من مفید بود و بیشتر با خصوصیات افراد دوجنسه آشنا شدم اما من همچنان بر این عقیده هستم که از لحاظ علم ژنتیک این پدیده نمیتونه کاملا طبیعی باشه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیدگاه

نام *

ایمیل *

وب‌ سایت

افراد دوجنسه هم مثل دیگر انسانها حق زندگی دارند آن ها تفاوتی فقط در ناحیه تناسلی دارند که گاهی با جراحی تناسلی و دیگر اقدامات روانشناسی مشکل برطرف میشود .

دوجنسه بودن از چه سنی مشخص می شود

 

دوجنسه اصطلاحی است برای نشان دادن تعدادی از تغییرات در ویژگی‌هاي‌ جسمانی فرد که با تعاریف دکتری دقیق از مرد یا زن مطابقت ندارد. دوجنسه بودن یک اختلال دکتری نیست بلکه به طیف تغییرات ویژگی‌هاي‌ جنسی اشاره دارد که بطور طبیعی در بین گونه‌هاي‌ انسان رخ میدهند.

 

این ویژگی‌ها ممکن است کروموزومی، هورمونی و / یا آناتومیک باشند و می توانند در درجه‌هاي‌ مختلفی وجود داشته باشند. تعداد زیادی از این ویژگی‌ها بلافاصله در هنگام تولد شناسایی می شوند و گاهی اوقات این تفاوت‌ها تنها در مراحل بعد زندگی، اغلب در دوران بلوغ، آشکار میشوند.

 

افراد دو جنسه یا همان ترانس ها در قسمت ناحیه تناسلی مشکلاتی دارند . این افراد یا هردو آلت را در بدن خود دارند یا بطور ناقص یکی از آلت هاي‌ تناسلی را در بدن خود دارند و دیگری رابه صورت یک زائده می توان مشاهده نمود. افراد دوجنسی کسانی هستند که دارای آلت تناسلی هردو جنس هستند؛ از این افراد بعنوان افراد دارای اختلال هویت جنسی یا دارای ابهام در جنسیت یاد می شود که در فرآیند یک عمل جراحی، یکی از دو آلت تناسلی ایشان که ضعیف، کوچک و غیرمناسب تشخیص داده می شود، حذف و آلت دیگر تقویت و جای گزین می شود.

 

به گزارش تالاب ، چنانچه مردی پس از تغییر جنسیت و درحالی‌ که زن شده، فرزند خویش رابه قتل برساند، با توجه به اینکه پدرِ مقتول محسوب میشود و پدر نیز در صورت قتل اولاد، قصاص نخواهد شد، لذا چنین فردی از قصاص نفس معاف بوده و تغییر جنسیت، تغییری در وضع پدری و رابطه ابوت وی ایجاد نخواهد کرد.

 

از نظر حقوقی نیز فرد ترانس سکشوال درصورتی که متأهل باشد، بلافاصله پس ازتغییر و به عبارتی تعیین جنسیت، ازدواجش از نظر شرعی باطل و رابطه زوجیت وی با همسر سابقش منحل می شود زمان ادای شهادت هست نه زمان تحمل «مشاهده» آن. از این‌رو چنانچه در جرم قتل که شهادت زنان قابل قبول نیست،

 

زنی از شهود بزه قتل تغییر جنسیت داده و درحالی ‌که جنسیت مذکر دارد، در دادگاه حاضر و ادای گواهی کند، شهادت وی پذیرفته خواهد شد.تغییر جنسیت ازجمله موضوعاتی هست که درسال‌هاي‌ اخیر و با پیشرفت علم دکتری به‌عنوان یکی از مسائل مستحدثه مورد توجه حقوقدانان نیز قرار گرفته هست.

 

به گزارش تالاب بحث اعتبار شهادت زنانی که مرد میشوند، یا بحث وراثت یا ازدواج و مهریه و… که همگی با تغییر جنسیت دچار دگرگونی خواهند شد. برای بررسی چالش‌هاي‌ حقوقی ترانس سکشوال‌ها با سیدمهدی حجتی، حقوقدان و وکیل دادگستری به مصاحبه نشسته‌ایم.

 

حتما بخوانید:  اطلاعات کامل در مورد دو جنسه ها را بدانید

 

در رابطه با افراد «ترانس سکشوال» ترا جنسیتی ما با تغییر جنسیت روبرو هستیم یا تعیین جنسیت؟اصطلاح تغییر جنسیت اصطلاحی هست که مسامحتا مورد استفاده قرار می گیرد و آنچه افراد دارای اختلال جنسیتی طی یک عمل جراحی انجام میدهند، درواقع تعیین جنسیت هست نه تغییر جنسیت؛

 

زیرا اصولا امکان اینکه مرد یا زنی بدون داشتن هیچ‌گونه اختلال جنسیتیِ فیزیکی یا روانی بتواند خود رابه جنس مخالف تبدیل کند، وجود ندارد. از این‌رو صرفا افرادی ممکن هست خواهان تغییر جنسیت باشند که یا مصداق دو جنسیتی‌ها «Hermaphrodite» یا در زمره ترانس سکشوال‌ها «Transsexual» باشند.

 

اکثر افراد دو جنسه سالم هستند و فقط یک درصد بسیار کوچکی از انها میتوانند دچار اختلالات دکتری باشند که اگر درمان نشوند ممکن است زندگی انها را تهدید کنند.

 

تا این‌جای موضوع که بسیار ساده بود!

خوب حالا باید ببینیم دو جنسه بودن چه فرقی با دگرجنسگونه «تراجنسیتی یا ترنس‌جندر» دارد؟ آیا ارتباطی با جنسیت یا میل جنسی شما دارد؟

 

جنسیت هویت فرد است برای مرد، زن، خارج از جنسیت بودن و تعداد زیادی از دیگر هویت‌هاي‌ جنسیتی که باید نسبت به انها آگاهی پیدا کنیم.

 

میل جنسی به این معنا است که شما جذب چه کسی میشوید.

دو جنسی به چه معناست؟
افراد دوجنسی کسانی هستند که دارای آلت تناسلی هردو جنس هستند؛ از این افراد به‌عنوان افراد دارای اختلال هویت جنسی یا دارای ابهام در جنسیت یاد می شود که در فرآیند یک عمل جراحی، یکی از دو آلت تناسلی ایشان که ضعیف، کوچک و غیرمناسب تشخیص داده میشود، حذف و آلت دیگر تقویت و جای گزین میشود. در این حالت بیمار دوجنسی به یکی از دوجنس مذکر یا مؤنث تبدیل می شود.

 

اما در ترانس سکشوال‌ها ماجرا باید متفاوت باشد!
اما ترانس سکشوال‌ها افرادی هستند که بدون اختلال فیزیکی در دستگاه تناسلی خویش، خود رابه لحاظ روحی و روانی متعلق به جنس مخالف میدانند و حاضر به پذیرش جنسیت مادرزادی خویش نیستند. این گروه از افراد، از جنسیت خویش رضایت نداشته و مردانی هستند که از نظر روانی، خودرا مؤنث یا زنانی هستند که خودرا مذکر می‌پندارند.

 

از نظر شرع و قانون عمل تعیین جنسیت پذیرفته شده هست یا خیر؟
از نظر شرعی، فقهای شیعه با لحاظ شرایطی، امکان انجام عمل جراحی و تعیین جنسیت در افراد ترانس سکشوال را جایز دانسته و فتوای بر اباحه آن داده‌اند که البته پرداختن به آن از حوصله این وجیزه خارج هست. اما آنچه وضع حقوقی ترانس سکشوال‌ها را نسبت به افراد دوجنسی متفاوت می کند، آن هست که افراد دوجنسی- که از آن ها در کتب فقهی به افراد خنثی تعبیر می شود.

دوجنسه بودن از چه سنی مشخص می شود

 

از نظر فقهی و حقوقی وضع حقوقی ثابت و شناخته‌شده‌اي دارند و لذا چالش چندانی درمورد وضع حقوقی ایشان وجود ندارد؛ درحالی‌ که وضع حقوقی افراد ترانس سکشوال، متعاقب تغییر جنسیت بسیار متفاوت و واجد آثار حقوقی مختلفی هست و متعاقب تغییر جنسیت، تعداد زیادی از حقوق و تکالیف قانونی افراد، با تغییرات اساسی روبرو می شود.

 

طی عمل جراحی، با تغییر جنسیت وضعیت هویتی این افراد چگونه مشخص میشود؟
از نظر وضع هویتی، افراد ترانس سکشوال پس از تغییر جنسیت، میتوانند به استناد ماده ٢٠ قانون ثبت‌احوال، با دریافت شناسنامه جدید، مشخصات هویتی خویش را از حیث نام کوچک تغییر داده و اسمی متناسب با جنسیت جدید خویش انتخاب کند. همین تغییر باعث میشود که نسبت خویشاوندی فردی که تغییر جنسیت داده،

 

با سایر برادران یا خواهرانش تغییر کرده و اگر سابقاً خواهر بوده، به برادر و بالعکس تبدیل شود و در صورت داشتن برادرزاده یا خواهرزاده، نسبت وی با آن ها نیز تغییر و درصورتی که عمو باشد، به عمه تبدیل و بالعکس و درصورتی که دایی باشد، به خاله و بالعکس تبدیل خواهد شد.

 

اگر چنین فردی ازدواج کرده باشد، رابطه با همسر یا فرزندان چگونه خواهد شد؟
با این حال تغییرجنسیت، باعث تبدیل عنوان پدر به مادر و بالعکس نخواهد شد، زیرا ملاک رابطه ابوت و بنوت، زمان انعقاد نطفه هست ودر زمانی که نطفه شکل گرفته هست، والدین حسب مورد، پدر یا مادر جنین بوده‌اند و تغییر جنسیت، باعث تغییر عنوان پدری و مادری نخواهد شد؛ از این‌رو چنانچه مردی تغییر جنسیت داده

 

و به زن تبدیل شود، این امر باعث سلب حق حضانت وی، پس از رسیدن فرزندش به سن ٧سالگی نخواهد شد.از نظر مقررات حاکم برحقوق کیفری، تغییر جنسیت می تواند واجد آثار عدیده‌اي باشد، در این‌باره توضیح میدهید؟

همچنانکه گفته شد، تغییر جنسیت باعث تغییر عنوان پدر به مادر و بالعکس نخواهد شد،

 

از این‌رو چنانچه مردی پس از تغییر جنسیت و درحالی ‌که زن شده، فرزند خویش رابه قتل برساند، با توجه به اینکه پدرِ مقتول محسوب میشود و پدر نیز در صورت قتل اولاد، قصاص نخواهد شد، لذا چنین فردی از قصاص نفس معاف بوده و تغییر جنسیت، تغییری در وضع پدری و رابطه ابوت وی ایجاد نخواهد کرد.

 

اگر مادری فرزند خود رابه قتل برساند، چطور؟
همچنین اگر مادری فرزند خود رابه قتل برساند و سپس تغییر جنسیت داده و به مرد تبدیل شود، تغییر جنسیت صورت گرفته باعث صدق عنوان پدر وی نبوده و در صورت مطالبه اولیای دم قصاص خواهد شد.با این توصیف سن تکلیف و مسئولیت کیفری در افرادی که در سنین کودکی تغییر جنسیت می دهند، چگونه خواهد شد؟

 

یکی از شرایط لازم برای تحقق مسئولیت کیفری، بلوغ هست. بدین ترتیب ممکن هست دختری که به سن بلوغ جنسی رسیده، در سن ١٣سالگی تغییر جنسیت داده و به جنس مذکر تبدیل شود که در این‌ صورت ملحق به سن بلوغ شرعی درپسران «١٥‌سال تمام قمری» نخواهد بود؛ حال اگر چنین فردی در زمانی که واجد بلوغ جنسی درحین مؤنث بودن خویش بوده،

 

مرتکب جرم شده و سپس تغییر جنسیت داده باشد ودر قالب جنسیت جدید خویش فاقد وصف بلوغ باشد، در این صورت تغییر جنسیت تأثیری در مسئولیت کیفری فرد نداشته و ملاکِ مسئولیت کیفری فرد، زمان ارتکاب جرم هست نه وضع او پس از تغییر جنسیت.

 

آقای حجتی، اکنون اگر مردی ترنس مرتکب قتل یک زن شود، با تغییر جنسیت، دیه یا قصاص تغییر خواهد کرد؟
در مواردی که مرد ترانس سکشوالی مرتکب قتل زنی شده یا جنایتی با بیش از میزان ثلث دیه بر او وارد کرده هست و اجرای قصاصِ نفس یا عضو، مستلزم پرداخت فاضل دیه از ناحیه مجنی علیها یا اولیای دم وی هست،

 

نیز تغییر جنسیت مرتکب، چالش‌برانگیز خواهد بود. به‌عنوان مثال، اگر مردی، مبادرت به قتل زنی کند، اولیای دم مقتوله باید برای قصاص مرد قاتل، مبلغی معادل نصف دیه کامل مرد رابه‌عنوان فاضل دیه، به قاتل بپردازند تا امکان اجرای قصاص فراهم شود.

 

حال چالش اساسی آن‌جاست که اگر قاتل پس از ارتکاب قتل، تغییر جنسیت داده و جنسیت مؤنث برگزیند، آیا با توجه به تساوی قاتل و مقتول درجنسیت، همان‌ گونه پرداخت فاضل دیه ضروری هست یا اینکه مقتضای آن با تغییر جنسیت از بین رفته هست؟

 

در این موارد اگر چه اختلاف‌نظر وجوددارد، لیکن مقتضی استصحاب، جنسیت زمان وقوع قتل هست زیرا قتل در زمانی ارتکاب پیدا کرده هست که مرتکب واجد جنسیت مذکر بوده و تغییر جنسیت نمی تواند واجد اثر قهقرایی بوده و وضع حقوقی حاکم بر زمان ارتکاب جرم را تغییر دهد. لازم به ذکر هست که درجرایمی که جنسیت افراد موثر درمجازات ایشان هست نیز، تغییر جنسیت چالش‌برانگیز خواهد بود.

 

به‌عنوان مثال، رابطه نامشروع یا عدم رعایت حجاب شرعی ازجمله جرایمی هست که جنسیت افراد در تحقق یا عدم تحقق جرم تأثیرگذار هست.حال اگر فردی در زمانی که متصف به جنسیت مؤنث بوده با مردی رابطه نامشروع داشته و قبل از تعقیب و مجازات با تغییر جنسیت، به جنس مذکر تبدیل شود،

 

در این صورت نیز اگر چه ادامه رابطه متعارف چنین فردی با همان مرد، دیگر مصداق رابطه نامشروع نیست، لیکن این امر تأثیری برجرایم سابق بر تغییر جنسیت او و آن مرد ندارد.

 

اگر فرد متأهلی بعد تعیین جنسیت زن یا مرد، ازدواج چه سرنوشتی خواهد داشت؟
از نظر حقوقی نیز فرد ترانس سکشوال درصورتی که متأهل باشد، بلافاصله پس از تغییر و به عبارتی تعیین جنسیت، ازدواجش از نظر شرعی باطل و رابطه زوجیت وی با همسر سابقش منحل می شود؛ چراکه درحقوق ایران، صرفا ازدواج بین دو جنس مخالف، شرعی و قانونی شناخته شده و ازدواج افراد همجنس با یک دیگر امکانپذیر نیست.

 

با این حال اگر زن و شوهری به صورت هم زمان تغییر جنسیت دهند و هرکدام جای آن یکی را از نظر جنسیت بگیرد، در این صورت اگر چه بقای نکاحشان بعید نیست و میتوان حکم بر تداوم رابطه زوجیت داد ولی بهتر هست که مجددا بین این دوفرد، صیغه عقد نکاح جاری شود تا شبهه‌اي باقی نماند.

 

حال اگر کسیکه تغییر جنسیت داده، در زندگی زناشویی خویش زن و به عبارتی زوجه بوده هست، در این صورت باید دید که وضع مهریه و سایر حقوق مالی و غیرمالی وی مانند حضانت چگونه خواهد شد؟

 

در مورد مهریه با توجه به اینکه به موجب ماده ١٠٨٢ قانون مدنی، به مجرد تحقق عقد نکاح، زن مالک مهریه می شود و حسب این فتوا که تغییر جنسیت باعث بطلان نکاح از زمان تغییر جنسیت می شود؛ لذا درصورتی که زن مهریه خویش را تا قبل از تغییر جنسیت دریافت نکرده باشد،

 

میتواند حتی پس از تغییر جنسیت نیز مبادرت به مطالبه تمام یا نیمی از مهریه خویش حسب مورد «از حیث مدخوله یا غیرمدخوله بودن» کند؛ چراکه اصلِ حق با انعقاد عقد نکاح، ثابت و محقق شده و سقوط آن نیازمند دلیل هست و تغییر جنسیت، دلیل سقوط حق مطالبه مهریه نیست. با این حال، نظرات مخالفی نیز در این زمینه از ناحیه عده اي از فقهای امامیه ارایه شده که پرداختن به آن از حوصله این نوشته خارج هست.

 

با ابطال ازدواج، مهریه چه میشود؟
معذالک بنابر نظری دیگر چنانچه تغییر جنسیت ازسوی زن و بدون اجازه شوهر باشد، چیزی برعهده شوهر نیست که از باب مهریه به زن بپردازد؛ زیرا مهریه در ازای تفویض بضع و به عبارتی استمتاعات جنسی شوهر از زن هست که به وی پرداخت می شود و مردی که اقدام به ازدواج کرده و مهریه رابه زوجه می پردازد،

 

با امید و هدف تداوم زندگی مشترک با همسرش هست که آنرا برعهده می گیرد و لذا وقتی زن به واسطه تغییر جنسیت، خودرا از علقه زوجیت و امکان استمتاع خارج می‌سازد، یک ضررمالی بر شوهر وارد ساخته که ضامن آن هست. از این‌رو اگر مهریه را دریافت کرده باشد، باید نسبت به استرداد تمامی آن به شوهر اقدام کند و اگر چیزی دریافت نکرده باشد، حق دریافت آنرا ندارد.

 

در این صورت عده هم نباید زمان طلاق مطرح باشد؟
در مورد رعایت عِده نیز توسط زنی که به‌ واسطه تغییر جنسیت، نکاح سابق او منحل شده و قصد ازدواج مجدد دارد نیز اختلاف نظر وجوددارد. با این حال بنظر می رسد که عده از احکام ویژه زنان هست و برای کسیکه جنسیت مذکر پیدا کرده هست، عده موضوعیتی نداشته و چنین فردی بلافاصله پس از تغییر جنسیت و بدون رعایت ایام عده میتواند با دیگری ازدواج کند.

 

مگر نه اینکه ولایت با پدر و جد پدری هست، درشرایطی که فرزند دیگر پدری ندارد، دارای ٢ مادر شده بحث ولایت به چه شکلی مطرح خواهد شد؟ یا وقتی مادری پدر شود، این‌جا ولایت با کدام هست؟

 

درخصوص حق ولایت پدر بر فرزند نیز، تغییر جنسیت می تواند واجد آثار مهمی باشد، زیرا ولایت از خصوصیات پدر و جد پدری هست و معذالک تغییر جنسیت باعث تبدیل وضع پدر از حالت مردانگی به زنانگی شده و همین امر اقتدار وی را در اداره امور مالی و تربیت کودک به چالش می کشد، معهذا همان‌ گونه‌که گفته شد،

 

تغییر جنسیت باعث زوال وصف رابطه ابوت و پدر و فرزندی نشده و چنین فردی همان‌ گونه به ‌واسطه متصف بودن به وصف پدری درزمان انعقاد نطفه، همان‌ گونه بر فرزند خویش ولایت دارد. بهمین ترتیب، تغییر جنسیت توسط مادر، باعث ایجاد حق ولایت برای او نخواهد داشت.

 

طبق قانون و شرع تقسیم ارث میان زنان و مردان متفاوت هست، تقسیم ارث براساس زمان فوت در نظر گرفته خواهد شد یا زمان تولد؟

 

 به گزارش پارس ناز درخصوص موضوع ارث نیز در باب تغییر جنسیت باید گفت که اصولا تغییر جنسیت از موانع ارث نیست، لیکن اگر کسی در زمان حیات مورث خویش تغییر جنسیت داده و از مرد به زن تبدیل شود، در این صورت پس از فوت مورث، اگر وی فرزند او باشد، بر مبنای وضع جنسیتی خویش در زمان فوت ارث خواهد برد و سهم‌الارث او نصف برادرانش خواهد بود.

 

قبل از تقسیم ماترک تغییر جنسیت رخ دهد، چطور؟
لیکن درصورتی که کسی پس از فوت مورث خویش و تا قبل از تقسیم ماترک، تغییر جنسیت دهد، این امر باعث تغییر در میزان سهم‌الارث وی نخواهد شد، چراکه از نظر حقوقی به محض فوت مورث، مالکیت به صورت قهری به وراث انتقال پیدا کرده و تغییر جنسیت بعدی نمیتواند تغییری در وضع مالکیت وراث ایجاد کند.

 

آیا تغییر جنسیت بر ادله اثبات دعوی نیز تأثیرگذار هست؟
تأثیرگذار هست، به این معنی که در عده اي از امور حقوقی ودر عده اي از جرایم، نصاب شهود و همچنین قبولی یا عدم قبولی شهادت بستگی به جنسیت فرد دارد.

 

شهادت زنانی که مرد شده، در دادگاه پذیرفته خواهد شد؟
انچه در این رابطه حایز اهمیت هست، زمان ادای شهادت هست نه زمان تحمل «مشاهده» آن. از این‌رو چنانچه درجرم قتل که شهادت زنان قابل قبول نیست، زنی از شهود بزه قتل تغییر جنسیت داده و درحالی ‌که جنسیت مذکر دارد، در دادگاه حاضر و ادای گواهی کند، شهادت وی پذیرفته خواهد شد،

 

چراکه با تغییر جنسیت، وی از تمامی حقوقی که برای مردان وضع شده، برخوردار میشود و دلیلی بر عدم پذیرش شهادت چنین شاهدی وجود ندارد.

 

جنسیت به بیولوژی شما اشاره دارد، بدنی که شما با آن بدنیا می آیید، ودر همین حیطه اصطلاح دو جنسه جای میگیرد. بنابر این بیناجنس متمایز از هویت جنسی یا میل جنسی فرد است که به آناتومی یا بیولوژی مربوط می شود.

 

 

مانند جنسیت و میل جنسی، جنس نیز خود یک طیف است. سرتان گیج رفت؟ دو جنسه یک تغییر طبیعی است. دو جنسه بودن «غیر طبیعی نیست». «نقص» نیست!

 

همان‌ طور که در مورد هر چیز دیگری در جهان صادق است، تنوع زیباست و بخش بزرگی از زندگی محسوب میشود. هیچ مشکلی در مورد دو جنسه بودن وجود ندارد. و تازه خوبی‌ّهایي هم دارد.

 

ما، بعنوان آدم‌هایي دو جنسه، نسبت به درک محدود جنس، جنسیت و میل جنسی آگاهی داریم. این تعاریف دقیق همه ی‌ي آدم‌ها را تحت تأثیر قرار میدهند و این به نفع همه ی است که انها را برای نشان دادن واقعیت گسترش بدهیم.

 

بعنوان طرفداران دو جنسه، ما به شدت تلاش می کنیم تا صدا و موجودیت خود رابه شیوه‌ي مثبتی برای آموزش و ارتقای برابری همه ی‌ي آدم‌هاي‌ دو جنسه به گوش همگان برسانیم.

 

این امر زمانی آغاز می شود که آدم‌ها درک کنند دو جنسه بودن مشکل نیست، بلکه واکنش جامعه نسبت به آن است که ایراد دارد.

 

هر شخصی داستان خودش را دارد.

من درسال ۱۹۹۱ متولد شدم با این پیش‌فرض که یک دختر معمولی هستم.

وقتی ۱۶ ساله شدم، به من گفته شد که این پیش‌فرض نادرست است. من با سندروم فریزر متولد شدم، به این معنی که طبق معمول “کروموزوم‌ها و گنادهای مرد در جایی قراردارند که باید تخمدان باشد.

 

من بعنوان یک زن دوجنسه تعریف می شوم. من هم سالم و خوشحال هستم «به غیر از وسواس ناشناخته‌اي که نسبت به کره‌ي بادام زمینی دارم».

 

من زمانی که در مورد بدن دو جنسه خودم به کسی توضیح می‌دادم دستپاچه میشدم.

 

نه به خاطر اینکه شرمنده باشم، بلکه از این جهت که هیچ چیز در مورد دو جنسی بودن نمیدانستم، و کسی نبود که پاسخ سوالات من را بدهد.

 

در نهایت شرم و خجالتم بیش‌تر شد و از منابع مختلفی غالبا منابع دکتری، ناهنجاری دو جنسی بودن را درک کردم. احساس تنهایی و این احساس‌که بدنم نرمال و قابل قبول نیست، برایم بسیار دشوار و چالش‌برانگیز بود اما تمام این احساسات تغییر کرد زمانی که فعالیت‌ها و منابع ارائه شده توسط فعالان دو جنسه را شناختم.

 

تمام کاری که کردم این بود که یک ویدیو از بانویی فوق‌العاده در یوتیوب تماشا کردم و یک مقاله در Independent خواندم و متوجه شدم که من تنها نیستم، و هیچ چیز غیرعادی در مورد من وجود ندارد.

 

و بعد کم‌کم به این فکر کردم شاید بتوانم با این افراد همکاری کنم و ذهن جامعه را نیز تغییر دهم.

 

اگر چه امروز هنوز هم وقتی که کلمه‌ي “دو جنسه” رابه زبان می‌آورم از دوستان و همکاران واکنش‌هاي‌ شوک‌آور یا ناراحت‌کننده دریافت میکنم، اما با کمی آگاهی و صبر، آدم‌ها در بدترین حالت متوجه رفتار بدشان و ناراحتی که درمن ایجاد کرده‌اند میشوند ودر بهترین حالت تبدیل به رفقای ما میشوند.

 

چالش‌هاي‌ زیادی برای افراد متولد شده با ویژگی‌هاي‌ دو جنسه بودن وجوددارد.

 

دولت‌ها طبق معمول فقط دو جنس «مونث و مذکر» را می‌پذیرند و وجود آدم‌هاي‌ دوجنسه را نادیده می گیرند. ما با تبعیض و آسیب‌هاي‌ روانی روبرو هستیم و از برابری و حمایت از حقوق بشری که احتیاج داریم برخوردار نیستیم.

 

حقی که نسبت به بدن‌مان داریم از پایه و اساس ضعیف است.

 

کودکان و نوزادان دوجنسه بطور مرتب تحت عمل جراحی و مداخلات دکتری قرار می گیرند تا بدن انها را مانند سایر آدم‌ها کنند.

 

این جراحی‌ها که بدون رضایت کودک انجام میشوند، از لحاظ دکتری غیر ضروری هستند و بعد ها عواقب بدی را در زندگی انها ایجاد می کنند. این جراحی‌ها در سراسر جهان انجام میشود، حتی در انگلستان.

 

در سراسر جهان، فعالان و مربیان دو جنسه به سختی تلاش میکنند تا وضعیت فعلی را تغییر دهند. انها قوانین را تغییر میدهند و سیاست‌هایي را توسعه می دهند، و مدام در حال فعالیت هستند – در سازمان ملل، پارلمان‌هاي‌ ملی خود یا در مراکز محلی خود.

 

فعالان دوجنسه با چالش بزرگی مواجه هستند که روز به روز هم در حال افزایش است.

 

یکی از این سازمان‌ها انجمن IntersexUK است. انها با فعالان سراسر جهان در سازمان ملل متحد، اتحادیه‌ي اروپا و سطح ملی برای آموزش، معرفی خط مشی و افزایش آگاهی در مورد آدم‌هاي‌ دوجنسه و مسائل مربوط به حقوق بشر کار میکنند.

 

آن‌ها در شش سال گذشته، با کمیسیون حقوق بشر همکاری داشته‌اند، در تدوین قوانین حمایتی نقش داشته‌اند ودر دانشگاه‌هاي‌ برجسته سخنرانی کرده‌اند.

 

حتما بخوانید:  بازداشت 70 زن و مرد و دوجنسه در رستوران شمال تهران

آدم‌هاي‌ دو جنسه به ندرت موضوع بحث‌هاي‌ اصلی هستند و زمانی که موضوع بحث هستند، اغلب نتیجه چیزی جز بازنمودهای احساسی و پرآشوب نخواهد بود.

 

هنگامیکه بشما گفته می شود که دوجنسه هستید، جامعه می تواند این تصور را داشته باشد که شما جایگاهی ندارید و باید این موضوع را پنهان کنید. مردم متوجه نمیشوند که تفاوت‌هاي‌ دوجنسه بودن گاهی اوقات میتواند موضوعی مضحک یا شاه‌بیت صحبت‌ها در بین دوستان یا رسانه‌ ها باشد.

 

نزدیک به یک دهه طول کشید تا فهمیدم که بعنوان یک فرد دو جنسه متولد شده‌ام. در آن زمان من با افسردگی شدید، بی‌حوصلگی و اضطراب ناشی از ایده‌هایي زندگی میکردم که بعنوان یک فرد بیناجنس هیچ ارزشی ندارم.

 

علی‌رغم اصرار آن‌ها، اعتقاد داشتم که هرگز ارزش این راکه دوست و رفیق کسی باشم، نخواهم داشت.

 

این بیناجنس بودن نبود که باعث شده بود من این احساس ترسناک را داشته باشم. بلکه این مفهوم اشتباه که جنسیت یک مبحث دوشاخه «باینری» است و هر چیزی که خارج از نرم «هنجار» باشد، «نادرست» است، مرا اذيت می‌داد.

 

اما من از طریق صحبت با دیگر افراد دو جنسه متوجه شدم که دوجنسه بودن زیبا است و ما نباید آنرا پنهان کنیم.

 

برای بودن در این دنیا، راه‌هاي‌ زیادی وجوددارد. این واقعا عالی است.

 

دو جنسه بودن من باعث شده که یکی از بزرگ‌ترین هدایا در زندگی به من داده شود: احساس کردن و شناختن این تفاوت و مبارزاتی بیرون از تجربه‌ي شخصی خودم.

 

بعنوان یک فرد دو جنسه یاد گرفته‌ام که گوش بدهم، همدردی کنم، ذهنم را باز نگه دارم، دلسوز و مهربان باشم و درک کنم که چه پیش‌پنداشت‌هایي دارم و سپس سعی کنم که انها را از بین ببرم.

 

من بدنم رابه خاطر دیگران تاخت نمی زنم. من افتخار می کنم که دو جنسه هستم و امیدوارم که شما هم از دانستن اینکه ما هم وجود داریم، افتخار کنید.

 

 

تغییرات قانونی باید برای افراد دو جنسه رخ بدهد به این ترتیب که انها باید از هم‌پایگی کامل برخوردار باشند. این اتفاق نخواهد افتاد مگر آن‌که افراد بیناجنس هم حق اظهار نظر داشته باشند.

 

ما نمیتوانیم انتظار تغییر قانون را داشته باشیم اگر موضوعات مرتبط با دو جنسه بودن بطور عمومی مورد بحث قرار نگیرند، اما این امر بستگی دارد به اینکه افراد دو جنسه نه تنها در قانون‌گذاری دارای کرسی باشند بلکه انها خودشان بحث را هدایت کنند.

 

اگر چنین چیزی محقق شود، در بین افراد دو جنسه محققان، کارشناسان سیاست، فعالان، و سازمان‌دهندگان زیادی وجود دارندکه بسیار واجد شرایط و سخت‌کوش هستند و میتوانند تحسین سایرین را برانگیزند.

 

این افراد درسال‌هاي‌ اخیر کارهای بزرگی را انجام داده‌اند و تغییرات زیادی در مورد افراد دو جنسه ایجاد کرده‌اند و سبب شده‌اند که آن ها جایگاه مناسبی برای تصیمیم‌گیری کسب کنند.‌

 

گروه سلامت تالاب

تعجب دانشمندان از کشف پروانه ای دوجنسه +عکس
تصاویری که

داستان ترنس دختر دوجنسه ایرانی که پسر شد + عکس

دوجنسه شدن جنین، مصرف داروی ممنوعه
سوال مخاطب نی‌نی‌بان: آیا

دوجنسه بودن از چه سنی مشخص می شود

ماجرای بازداشت دختر دوجنسه با لباس مردانه در تهران :

مصاحبه با یک دوجنسه ایرانی!!؟
چند سال داری؟
متولد ۶۸

مصاحبه با یک دوجنسه ایرانی!!؟

نابارور بودن و. نابارور بودن و. : نابارور بودن و

آموزش شنای کودک، از چه سنی؟
از چه سنی کودک

کلیه محتوای این سایت توسط کاربران درج شده است و فیس نما هیچ مسئولیتی نسبت به آن ها ندارد.

لینک های مفید : آمارگیر رایگان – لینک های پیشنهادی – مشاهده زنده قوانین – تماس با ما – تبلیغات – sitemap کلیه حقوق برای شبکه اجتماعی فیس نما محفوظ است

دوجنسه بودن به چه معنایی می باشد

یادگیری تاثیرات بالقوه مربوط به این شرایط بالینی

بیشتر افراد عبارت منسوخ شده خنثی یا دوجنسی[۱] را شنیده اند، ولی با عبارت دوجنسه[۲] که در دنیای امروزی به صورت گسترده مورد استفاده قرار گرفته می شود و به افرادی اشاره می کند که ویژگی های فیزیکی مردانه یا زنانه معمولی را ندارند، آشنایی مناسبی ندارند.

با خواندن مطالب ارائه شده در اینجا، ایده و دیدگاه بهتری نسبت به تعریف این عبارت خواهید داشت و نسبت به تاثیرات این شرایط بر روی افرادی که با این ویژگیهای خاص متولد می شوند، مطلع خواهید شد.

تعریف دوجنسه چیست؟

دوجنسه بودن از چه سنی مشخص می شود

عبارت دوجنسه برای توصیف افرادی به کار گرفته می شود که در هنگام تولد دارای آناتومی جنسی غیرمعمول هستند و متفاوت از افرادی هستند که آناتومی جنسی خودشان را از طریق جراحی، هورمون یا سایر روش های درمانی تغییر می دهند.

این افراد معمولا به عنوان ترنس جندر شناخته می شوند، همانند ستاره تلویزیون، کایتلین جنر[۳]، بازیگری به اسم لاورن کوکس[۴] در فیلم مشهور “نارنجی یک سیاه جدید است[۵]” و نویسنده ای به اسم جنت ماک[۶].

تغییرات جدیدی در این زمینه که کدام یک از افراد تحت تاثیر دوجنسه بودن قرار دارند و همچنین درجه ای که ویژگی های دوجنسه می توانند برای آنها مشکل زا باشند، صورت گرفته است.

به طور مشخص، پذیرش اجتماعی نقش مهمی را در تاثیرات منفی ویژگی های دوجنسه بودن بر روی افراد دارد.

به دلیل اینکه متخصصان بالینی آموزش مناسبی را در شناخت مسائل دوجنسگی ندیده اند، آنها همواره بهترین مشورت را برای والدینی که فرزند متولد شده آنها دارای ویژگی های دوجنسگی می باشد، ارائه نمی کنند.

ویژگی های رایج افراد دوجنسه

برخی از حالتهایی که افراد تحت تاثیر دوجنسگی قرار می گیرند، شامل داشتن آلت تناسلی مردانه کوچک (افراد دارای آلت تناسلی مردانه کوچک) – هم در دختران و هم پسران، همراه با یک چوچوله بزرگتر از حد معمولی می باشد.

علاوه بر این، ممکن است که فرد دارای کیسه بیضه ای باشد که به دو بخش تقسیم شده است و همانند لبهای فرج یا یک لب فرج می باشد که فاقد سوراخ واژنی است.

سوراخ پیشابی می تواند در جای معمول خودش قرار نگرفته باشد و یا به صورت طبیعی رشد پیدا نکرده باشد و ممکن است بیضه ها پایین نیامده باشند و به جای اینکه در داخل کیسه بیضه قرار بگیرند، در داخل بدن قرار گرفته باشند.

این مورد می تواند بر روی افرادی که ظاهر مردانه و زنانه دارند، تاثیرگذار باشند.

همچنین بر اساس جنسیت فرض شده برای فرد، امکان رشد کردن یا رشد نکردن سینه ها به صورت موردی وجود دارد.

دوجنسه بودن به چه معنایی می باشد

دلایل مربوط به این شرایط

برخی از افراد به صورت دوجنسه متولد می شوند، چرا که آنها دارای ترکیبات غیر معمول از کرومزوم های X و Y هستند که در شرایط عادی جنسیت را مشخص می کنند.

علاوه بر این، بدنهای برخی از افراد به پیامهای مربوط به هورمون های جنسی، به صورت معمول جواب نمی دهند و به همین دلیل ویژگی های جنسی آنها به صورت معمول رشد پیدا نمی کند.

همچنین در موارد محدودی ویژگی های دوجنسگی می توانند نشان دهنده شرایط بالینی مربوطه باشند؛

بنابراین در صورتی که شما یا کودک شما چنین ویژگی هایی داشته باشید، قبل از اینکه هر گونه مشکلی برای شما پیش بیاید، حتما به یک پزشک متخصص مراجعه کنید.

تاثیر دوجنسه بودن

افراد دارای ویژگی های دوجنسگی، به عنوان افراد دارای اقلیت جنسیتی، با یک ریسک زیادی در مورد مصرف مواد و مشکلات اعتیادی مواجه هستند.

ممکن است که این افراد در معرض اجتناب از خانواده، مسخره شدن یا سایر رفتارهای منفی مربوط به افراد متعصب یا سایر افرادی که درکی از شرایط این افراد خاص ندارند، قرار بگیرند.

متاسفانه برای یک دوره بسیار طولانی، افراد دارای ویژگی ها دو جنسگی، به صورت نامناسبی به عنوان افراد خنثی شناخته می شدند،  و جوک ها مسخره کننده و نمایشهای تحقیر کننده زیادی در مورد این افراد ساخته می شد.

مناقشات ورزشی هم در مورد افراد دوجنسه ایجاد می شد که به عنوان سرتیتر خبری انتخاب می شدند.

دونده آفریقای جنوبی، کستر سمنیا[۷] و بازیکن تنیس بازنشته آلمان، سارا گرونرت[۸]، که به عنوان یک زن شناخته می شدند، به دلیل داشتن ویژگیهای دوجنسگی با اتهام داشتن مزیت های غیرعادلانه در ورزش مربوطه مواجه بودند.

هر چند که اطلاعات عمومی در رابطه با چنین افرادی کاملا محدود می باشد، ولی افزایش آگاهی افراد در مورد ترنس جندر می تواند باعث شود که در آینده، افراد دوجنسه هم بیشتر مورد پذیرش عموم قرار بگیرند.

نویسنده: الیزابت هارتنی[۹]

مترجم : تریبون آزاد

آخرین به روز رسانی: ۱۶ سپتامبر ۲۰۱۸

[۱] hermaphrodite

[۲] intersex

[۳] Caitlyn Jenner

[۴] Laverne Cox

[۵] Orange is New Black

[۶] Janet Mock

[۷] Caster Semenya

[۸] Sarah Gronert

دوجنسه بودن از چه سنی مشخص می شود

[۹]  Elizabeth Hartney, PhD

نام (الزامی)

ایمیل (منتشر نخواهد شد) (الزامی)

وب سایت


کد کپچا *

کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به تریبون آزاد می باشد. | طراحی و پشتیبانی توس وب فروشگاه قالب وردپرس توس وب

دوجنسه بودن از چه سنی مشخص می شود
دوجنسه بودن از چه سنی مشخص می شود
0

دوره مقدماتی php

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *